دربارهی کتاب «هرگز دروغ نگو»
معرفی کتاب
«هرگز دروغ نگو» داستانی است پرکشش و جذاب؛ یک قصهی جنایی با شخصیتهایی چند بعدی. با شخصیتهایی که یک رودهی راست در شکمشان نیست و بهسادگی دروغ میگویند، مانند خود راوی. داستانی پیچیده همچون کلافی درهم. نوشتهی نویسندهای که با کتابهای «خدمتکار» و «بخش دی» در ایران هم به شهرت رسیده است. اگر خلاصهی قصه را بخوانی شاید با خودت بگویی با قصهای کلیشهای سروکار داری: آدمهایی که در خانهای متروک، در جنگلی خود را مییابند و ماجراهای هولناکی بر سرشان آوار میشود. قصهی این رمان هم چنین آغازی دارد اما ادامه و پایانی کلیشهای و نخنما ندارد. داستانی مهیج است ساختهشده از تهدید و انتقام و اخاذی و دروغ و عشق و اعتماد و حسادت و کینه.
«هیچوقت دروغ نگو» دربارهی چیست؟
رمان حول محور زندگی زوج جوانی به نام تریشیا و ایتان میگردد. زوجی که پس از شش ماه از ازدواجشان در دوران «ماهعسل» زندگیشان هستند و در جستوجوی خانهی ایدهآلشان هستند. زندگیشان زمانی دستخوش تغییر میشود که خانهی ایدهآلشان را مییابند، نادانسته از اینکه این خانه، خانهی روانشناسی است که سالهاست گمشده و همه گفتهاند مُرده است. روانشناسی بهنام ادربین هیل. از اینجا لایههایی رازآلود داستان آشکار میشود. بهخصوص وقتی تریشیا نوار کاستهای گفتوگوی ادربین با بیمارانش را پیدا میکند و گوش میدهد.
جغرافیای رمان
از ویژگیهای مهم این رمان محدود بودن لوکشین و جغرافیای رمان است. قصه در یک خانهی قصرگونه میگذرد. پس داستان بیشتر نه توصیف، بلکه در دیالوگها روایت میشود و به پیش میرود. این خانه، که خانهای است متروکه و دورافتاده از شهر، بهخودی خود هراسآفرین است. در داستانها و فیلمهای جنایی و ترسناک (هارور) هم دیدهایم که مؤلفان چگونه از لوکیشن برای افزایش جذابیت داستان بهره میبرند. در این رمان نیز از همان ابتدا، وقتی شخصیتهای قصه وارد این خانه میشوند، ما خوانندگان، ترسی زیر پوستمان احساس میکنیم. مثل خود تریشیا. ما نیز مانند او صداهایی که از اتاق زیرشیروانی بهگوشش میرسد میشنویم.
مضمون اصلی کتاب « هیچوقت دروغ نگو»
«هیچوقت دروغ نگو» گرچه یک داستان جنایی است اما در کنار آن یک تریلر روانشناسانه هم هست. از مضامین اصلی رمان اعتماد و خیانت است، اینکه چگونه یک دروغ کوچک میتواند تبعات بزرگی در زندگی افراد ایجاد کند و به تدریج تمامی جنبههای زندگی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
پیچدگیهای روابط انسانی و نیز تعارضهای عاطفی و اخلاقی انسانها در این رمان برجسته میشود.
از خلال خردهروایتهای این رمان، نویسنده بر خودشناسی، رها کردن گذشته و ارزش در اکنون زندگی کردن و تأثیر انتخابهای امروز بر آینده، تأکید میکند.
سبک و نوع روایت رمان «هیچوقت دروغ نگو»
رمان دو نوع روایت زمانی دارد: یکی گذشته و دیگری حال. بخشهایی که زمان به گذشته میرود، مربوط به روایت دکتر هیل میشود و زمانی که قصه به زمان حال برمیگردد وقتی است که تریشیا و ایتن در مرکز روایت قرار میگیرند. راوی رمان اولشخص است، اما خواننده از جایی به بعد متوجه میشود که راویِ غیرقابل اعتماد است. درواقع راوی هم دروغگو است. اوست که با دادن سرنخهای اشتباهی و دور کردن خواننده از اصل ماجرا، خواننده را گمراه میکند. البته این یک تکنیک نویسندگی است. با اجرای درست همین تکنیک خواننده به قصه جذب میشود و صفحه به صفحه جلو میرود. ریتم داستان تند است و نویسنده چندان در قید و بند توصیف نیست و بیشتر هم و غماش معطوف به توضیح جزییات روانی شخصیتهاست. یک نکتهی ظریف هم در هنر نویسنده هست که جالب توجه است.
امتیاز کتاب «هرگز دروغ نگو» در آمازون: 4/9 از ۵