قصهی «فردا و فردا و فردا»
سیدی گرین و سَمسون (سم) ماسور اولین بار همدیگر را در بیمارستان ملاقات میکنند. سیدی یازده ساله همراه خواهرش، الیس، که به سرطان مبتلاست به بیمارستان آمده و سمِ دوازده ساله برای درمان شکستگی پایش. پای سم در تصادف هولناکی شکسته که مادرش، انا لی، طی آن کشته شده است. سم از لحظهای که وارد بیمارستان میشود بر اثر بُهت حادثه لب از لب باز نمیکند و سکوتش را فقط و فقط پس از آشنایی با سیدی و به خاطر علاقهی مشترکشان، بازیهای کامپیوتری، است که میشکند. این دو خیلی زود دوستان صمیمی میشوند. کمی بعد سوءتفاهمی تلخ آنها را تا سالها از هم جدا میکند تا اینکه سم اتفاقی سیدی را در ایستگاه مترویی در باستن میبیند. سم حالا دانشجوی دانشگاه هاروارد است و سیدی در امآیتی تحصیل میکند. همین دیدار اتفاقی باعث میشود که دوستیِ بچگی از سر گرفته شود.
دوام آوردن در دنیای مردانه
سم که خودش استاد طراحی هزارتو و معماست به سیدی که حالا از زنانِ طراح بازی موفق و پرایده است پیشنهاد میدهد تا دوتایی روی یک بازی کامپیوتری کار کنند. کمی بعد با کمک هماتاقی ثروتمند و سخاوتمند سم، مارکس واتاناب، سه تایی شرکت بازیسازی خودشان را هم راه میاندازند. سم و سیدی شیوهی فکر کردن همدیگر را خوب میشناسند و عاشق همکاریاند اما تفاوتهایشان هم کم نیست. سیدی از خانوادهای یهودی و ثروتمند میآید اما سم نیمیکرهای است، پدرش را نمیشناسد و همیشه با مشکلات مالی دستوپنجه نرم میکند. سم بعد از مرگ مادرش، پیش مادربزرگ و پدربزرگش زندگی میکند و آن پایی هم که در تصادف شکسته بود هر از چند گاهی به جراحی مجدد نیاز پیدا میکند. البته ثروت و نفوذ خانوادهی سیدی باعث نمیشود که از شدت و حدت جنسیتزدگیِ حاکم بر رشتههای فنی دانشگاههای دههی نود میلادیِ آمریکا برای او کم شود. با اینکه سیدی در رشتهی خود کمرقیب است اما بیشتر اوقات نادیده گرفته میشود و بهمرور مجبور به پرورش خصوصیات اخلاقی و رفتاری نهچندان پسندیدهای میشود که در فضای کاری مردانهاش پذیرفتهتر است. طولی نمیکشد که بازیهای تولیدیِ شرکت مشترک سم، سیدی و مارکس جای خودشان را در بازار بازیهای ویدئویی مییابند و زندگی حرفهای و عاطفی هر سه آنها به سطح دیگری منتقل میشود.
نباشد زندگانی هیچ اِلّا سایهای لغزان
گابریل زوین عنوان رمانش، «فردا و فردا و فردا»، و بسیاری از مفاهیم ساختاریاش را از تکگویی معروفِ نمایشنامهی «مکبث» شکسپیر گرفته است و به زیبایی و ذکاوت از اولین و دومین فرصتها و فرصتهای فرار و تنها فرصتها و ترس از دست دادن زمان مناسب میگوید. مکبث در نمایشنامه میگوید «فردا و فردا و فردا، میخزد با گامهای کوچک از روزی به روزی تا که بسپارد به پایان رشتهی طومارِ هر دوران. و دیروزان و دیروزان کجا بوده است ما دیوانگان را جز نشانی از غباراندوده راهِ مرگ. فرو میر آی، اِی شَمعک، فرو میر، آی، که نباشد زندگانی هیچ اِلّا سایهای لغزان و بازیهایِ بازیپیشهای نادان که بازَد چندگاهی پُرخروش و جوش نقشی اَندرین میدان و آنگه هیچ. زندگی افسانهای است کز لبِ شوریدهمغزی گفته آید سر به سر خشم و خروش و غُرِّش و غوغا، لیک بیمعنا.» (مکبث، ترجمهی داریوش آشوری، نشر آگه)
شخصیتهای «فردا و فردا و فردا»
• سمسون (سم) ماسور، هنرمند کرهای-آمریکایی که در دانشگاه هاروارد تحصیل کرده و حالا طراح بازیهای کامپیوتری است.
• انا لی، مادر سم.
• دانگ هیون، پدربزرگ سم.
• بونگ چا لی، مادربزرگ سم.
• مارکس واتاناب، هماتاقی سم در خوابگاه دانشگاه هاروارد و سرمایهگذار شرکت مشترکشان.
• سیدی گرین، برنامهنویس اهل لسآنجلس که در دانشگاه امآیتی درس خوانده و حالا طراح بازیهای کامپیوتری است.
• الیس، خواهر بزرگتر سیدی.
• فرِدا، مادربزرگ سیدی.
• داو میزرا، از اساتید دانشگاه امآیتی و معشوق سیدی.
• اب راکت، دوستپسر سابق سیدی در لسآنجلس.
• زویی، طولانیترین دوستدختر مارکس.
• لولا، دوستدختر دبیرستان سم.
• انت و سیمون، از برنامهنویسان شرکت که زنوشوهرند.
فصلهای «فردا و فردا و فردا»
بخش اول: بچهمریضها / بخش دوم: اثرگذاریها / بخش سوم: آنفر گیمز / بخش چهارم: بوث سایدز / بخش پنجم: تغییر مسیرها / بخش ششم: ازدواجها / بخش هفتم: شخصیت غیرقابلبازی / بخش هشتم: روزهای تمامنشدنی ما / بخش نهم: پیشگامان / بخش دهم: واگن و ریل
منتقدین دربارهی «فردا و فردا و فردا» چه میگویند؟
• «زوین مرز میان واقعیت و بازی را محو میکند... جهانی که او خلق میکند پرمایه و پرجزئیات و مثل بازیهایی که قهرمانهایش میسازند سرزنده و سرگرمکننده است.» (پیپا بیلی، گاردین)
• «ترکیبی تکاندهنده از جهانهای واقعی و مجازی... زوین رمانی نوشته که خوانندهی کنجکاو را به روزهای پرالتهاب و جذابِ آغازین سروشکل گرفتن بخشی از صنعت سرگرمی میبرد که اغلب از چشم خورههای کتاب دور مانده است.» (ران چارلز، واشینگتن پست)
• «جذاب و گیرا. بعد از خواندنش برای آدم سؤال میشود که چطور تابهحال اینقدر کم به زیباییها و ظرفیت قصهگویی و روایت رنج انسان در بازیهای کامپیوتری بیتوجهی شده بود.» (تام بیسل، نیویورک تایمز)
طرفداران «فردا و فردا و فردا» دیگر سراغ چه کتابهایی بروند؟
• «پاچینکو»، نوشتهی مین جینلی، نشر هیرمند، ترجمهی گیتا گرکانی / نشر اختران، ترجمهی منصوره وحدتیاحمدزاده.
• «سبز قوی سیاه»، نوشتهی دیوید میچل، نشر میلکان، ترجمهی فرمهر امیردوست / نشر روزگار (با عنوان «قوی سیاه سبز»)، ترجمهی آرش خوشصفا.
• «سرگذشت شگفتانگیز کاوالیر و کلی»، نوشتهی مایکل شیبن، نشر نون، ترجمهی ماهرخ آخوند.
• «دیزی جونز و گروه شش»، نوشتهی تیلر جنکینز رید، نشر نون، ترجمهی محدثه خوشکام.
• «آدمهای معمولی»، نوشتهی سالی رونی، کتاب کوچه، ترجمهی ساره ارضپیما.
• «تاج جنگل»، نوشتهی ریچارد پاورز، انتشارات یوبان، ترجمهی جواد همایونپور.
• «دریای آرامش»، نوشتهی امیلیسنتجان مندل، انتشارات کتابسرای تندیس، ترجمهی ابوالفضل نصری / نشر میلکان (با عنوان «دریای آسایش»)، ترجمهی فاطمه جابیک.
• «کمی سر زندگی»، نوشتهی هانیا یاناگیار، نشر سرگیس، ترجمهی مرجان قاسمی.
و کتاب خردم کن نوشته طاهره مافی
«فردا و فردا و فردا» برای چه خوانندهای مناسب است؟
قصهی «فردا و فردا و فردا» چنان پرکشش است که میشود حدس زد صرف علاقهمندی به رمان از خواندنش حظ میبرید. اما اگر به بازیهای کامپیوتری علاقهمندید و پیچیدگیهای روابط انسانی کنجکاوتان میکند از خواندن «فردا و فردا و فردا» حظ دوچندان خواهید برد.
مروری بر آنچه خواندیم
• «فردا و فردا و فردا»، پنجمین رمان گابریل زِوین، بلافاصله پس از چاپ در سال ۲۰۲۲ تا هفتهها در صدر فهرست پرفروشهای نیویورکتایمز قرار داشت.
• این رمان پرماجرا در زیردستهی نادر و نوظهوری از داستان نیز قرار میگیرد که میشود نام «رمان بازی» به آن داد.
• سم و سیدی، دو قهرمان قصه، طی سی سال دوستی که دوره به دوره در «فردا و فردا و فردا» روایت میشود، با گذشتهی مشترک و شخصیشان درگیر میشوند، دل میبازند، نفرت میورزند، زندگیهایشان را میسازند و ویران میکنند و در یک کلام کنار یکدیگر «بزرگ» میشوند.
• گابریل زوین عنوان رمانش، «فردا و فردا و فردا»، و بسیاری از مفاهیم ساختاریاش را از تکگویی معروفِ نمایشنامهی «مکبث» شکسپیر گرفته است.
• «فردا و فردا و فردا»، در سال ۲۰۲۲ جایزهی رمان برگزیده از نظر مخاطبان گودریدز را از آن خود کرد. این رمان در فهرست پرفروشها و همینطور کتابهای قابلتوجه سال ۲۰۲۲ نیویورک تایمز قرار دارد.
• «فردا و فردا و فردا» در دو ماه متوالی پرفروشترین کتاب فروشگاه آنلاین اپل (Apple Books) نیز بود و آمازون آن را بهترین کتاب سال ۲۰۲۲ معرفی کرد.
• کمپانی فیلمسازی پارامونت پیکچرز نیز پیش از انتشار رسمیِ «فردا و فردا و فردا» حق نگارش فیلمنامه و ساخت فیلم از این رمان پرماجرا را خریداری کرده است.
یک جرعه از کتاب
درباره نویسنده
«فردا و فردا و فردا»، پنجمین رمان گابریل زوین، در سال ۲۰۲۲ منتشر شد و همان سال جایزهی رمان برگزیده از نظر مخاطبان گودریدز را از آن خود کرد. این رمان در فهرست پرفروشها و همینطور کتابهای قابلتوجه سال ۲۰۲۲ نیویورک تایمز قرار دارد. «فردا و فردا و فردا» در دو ماه متوالی پرفروشترین کتاب فروشگاه آنلاین اپل (Apple Books) نیز بود و آمازون آن را بهترین کتاب سال ۲۰۲۲ معرفی کرد. کمپانی فیلمسازی پارامونت پیکچرز نیز پیش از انتشار رسمیِ «فردا و فردا و فردا» حق نگارش فیلمنامه و ساخت فیلم از این رمان پرماجرا را خریداری کرده است.
سوالات متداول
• «سفر به ناکجا»، نوشتهی گبریل زوین، نشر خزه، ترجمهی مهرناز شیرازیعدل.