جغد سیاه
معرفی خواندنی‌ترین کتاب‌ها
دسته بندی: رمان عاشقانه

به امید دل بستم

لنکالی لنکالی
6 دقیقه
به امید دل بستم
1614
0
خوش است درد که باشد امید درمانش
درباره‌ی کتاب «به امید دل بستم»

معرفی کتاب

«به امید دل بستم» نوشته‌ی لنکالی، کتابی است درباره‌ی نامدارترین دزدان جهان: زمان، بیماری و مرگ. «به امید دل بستم» روایت زندگی پنج نوجوان است که با بیماری‌هایشان دست به گریبان‌اند و امیدی به زندگی ندارند. اما کم‌کم سرگرمی جدیدی پیدا می‌کنند: دزدی. جنس‌های فروشگاه‌ها را کش می‌روند و زمانی می‌رسد که جیم شدن از بیمارستان و نقشه ریختن برای دزدی‌های بزرگ‌تر، تفریحشان می‌شود و به آن‌ها انگیزه‌ی زندگی می‌دهد. 

خلاصه کتاب به امید دل بستم

«به امید دل بستم» چطور منتشر شد؟

لنکالی، دانشجوی 21 ساله‌ی رشته‌ی ادبیات دانشگاه فلوریدا این کتاب را خودش در سال 2022 در آمازون منتشر کرد.

شخصیت اصلی رمان «به امید دل بستم»

سَم، شخصیتی باهوش، شجاع و به شدت درهم شکسته است که در غم از دست دادن عشق قبلی‌اش به سر می‌برد و با چالش‌های تاباندن نور امید به دل دیگران دست و پنجه نرم می‌کند.

شخصیت‌های داستان

نئو، سونی و کوئر که شخصیت‌هایی منحصر‌به‌فرد دارند. 
هیکاری: راوی داستان دلباخته‌ی اوست. هیکاری چشمانی شبیه به خورشید و شیطنت جزو خصوصیاتش است.

بخشی از کتاب به امید دل بستم

با چه مضامینی در رمان «به امید دل بستم» مواجه می‌شویم؟

عشق: عنوان و پیرنگ اصلی رمان حول مفهوم عاشق شدن، راه‌های انگیزه گرفتن و تغییر کردن در عشق و عاشقی می‌چرخد. 
امید: موضوع اصلی رمان، چون شخصیت اصلی رمان سعی دارد بدبینی‌ را با نقشش برای تاباندن نور به دل دیگران، تطبیق بدهد.   
خوش‌بینی در برابر بدبینی: رمان کشمکش میان خوش‌بینی و بدبینی و روش‌هایی را که امید می‌تواند نگرش‌ها و دیدگاه‌های منفی را زیر سؤال ببرد، بررسی می‌کند. 
رشد فردی و تحول: شخصیت‌ها روابط و درگیری‌های شخصی‌شان را پیش می‌برند که رشد می‌کنند، شخصیت‌شان متحول می‌شود و درس‌های مهمی درباره‌ی خودشان و جهان پیرامون‌شان می‌آموزند.
قدرت داستانسرایی: استفاده‌ی نویسنده از راوی دانای کل اول شخص و پرداختن به موضوعات از طریق داستانسرایی شخصیت‌محور، نشان‌دهنده‌ی قدرت روایت و داستان در الهامبخشی و متحول کردن افراد است. 

«به امید دل بستم» در کدام گونه‌ی ادبی جای می‌گیرد؟

از آنجا که پیرنگ اصلی رمان حول رابطه‌ی عاشقانه‌ی شخصیت محوری داستان، سم، می‌گردد و بر سیر عاشق شدن شخصیت‌ها تمرکز دارد، می‌توان این رمان را در ژانر داستان عاشقانه قرار داد.
چون شخصیت‌ها با چالش‌های نوجوانی و روابط شخصی درگیرند و داستان به موضوعات رشد فردی و متحول شدن می‌پردازد، می‌شود «به امید دل بستم» را در ژانر داستان بلوغ قرار داد. 
وقایع داستان در روزگار کنونی روی می‌دهد و به موضوعات و مسائل امروزی اشاره می‌کند، پس می‌توان آن را در گونه‌ی ادبیات معاصر هم قرار داد.      

درباره نویسنده به امید دل بستم

جوایز و عملکرد «به امید دل بستم»

«به امید دل بستم» اولین کتاب نویسنده، لنکالی، است که خود او ابتدا در آمازون منتشرش کرد و یک سال بعد ناشر برای انتشار کتاب با او قرارداد بست؛ بنابراین انتشار اولیه‌ی رمان مثل بقیه‌ی کتاب‌هایی که روانه‌ی کتابفروشی‌ها می‌شوند با تبلیغ و معرفی همراه نبود. با وجود این، «به امید دل بستم» در شبکه‌های اجتماعی مانند «تیک‌تاک» طرفدارانی پروپاقرص دارد و نامزد جایزه‌ی بهترین ادبیات داستانی نوجوان در جوایز منتخب وبسایت گودریدز شده است و نزدیک به ده هزار کتابخوان گودریدز به این اثر پنج امتیاز داده‌اند. 

«به امید دل بستم» در ایران

این کتاب بلافاصله پس از انتشار در آمریکا، در ایران ترجمه و منتشر شد و تاکنون پنج ناشر این اثر را منتشر کرده‌اند که ترجمه‌ی پگاه فرهنگ مهر در نشر مجید چندین بار چاپ شده است. 

چه ترجمه‌هایی از این کتاب در فارسی در دسترس است؟ 

به امید دل بستم، ترجمه‌ی پگاه فرهنگ مهر، انتشارات مجید
من عاشق امید شدم، ترجمه‌ی ندا خطائی و سیده ریحانه موسوی، انتشارات اندیشه بیگی
من عاشق امید شدم، ترجمه‌ی سمیرا بیات، انتشارات ارتباط نوین
به امید دل بستم، ترجمه‌ی ارغوان آقایی، انتشارات نارنگی

اگر از این کتاب خوشتان آمد، این کتاب را هم پیشنهاد می‌کنیم

بخت پریشان، جان گرین، ترجمه‌ی مریم فرادی، انتشارات هیرمند
همسر مسافر زمان، آدری نیفنگر، ترجمه‌ی مرجان محمدی، انتشارات کتابسرای تندیس
در بهشت پنج نفر منتظر شما هستند، میچ آلبوم، ترجمه‌ی پاملا یوخانیان، نشر قطره
دفتر خاطرات، نیکولاس اسپارکس، ترجمه‌ی طاهره صدیقیان، انتشارات کتابسرای تندیس
گربه، ادیت رول، ترجمه‌ی معصومه علی‌گل، بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
کتاب هر دو در نهایت می‌میرند، آدام سیلورا، ترجمه‌ی میلاد بابانژاد، نشر نون

مروری بر آنچه خواندیم

«به امید دل بستم» روایت زندگی پنج نوجوان است که با بیماری‌هایشان دست به گریبان‌اند و امیدی به زندگی ندارند. اما کم‌کم سرگرمی جدیدی پیدا می‌کنند: دزدی.
لنکالی، دانشجوی 21 ساله‌ی رشته‌ی ادبیات دانشگاه فلوریدا این کتاب را خودش در سال 2022 در آمازون منتشر کرد.
«به امید دل بستم» در شبکه‌های اجتماعی مانند «تیک‌تاک» طرفدارانی پروپاقرص دارد و نامزد جایزه‌ی بهترین ادبیات داستانی نوجوان در جوایز منتخب وبسایت گودریدز شده است و نزدیک به ده هزار کتابخوان گودریدز به این اثر پنج امتیاز داده‌اند.

Separator

یک جرعه از کتاب

اعترافات بی‌رحمانه‌اند و آدم را تسلیم خودشان می‌کنند، اما اعترافات من با تأنی هستند. حقیقت اینکه من چه کسی هستم اصلاً با عقل جور درنمی‌آیید اما خب، لازم هم نیست حتماً با عقل جور باشد. او این را می‌داند. از روزی که متولد شده بیمار بوده. بیمار بودن به انسان می‌آموزد دلیل و برهان تنها تلاش‌هایی نافرجام برای توجیه بدبختی هستند. تنها توهمی از چرای قضیه به شما می‌دهند، اما خب، چرا سؤال خیلی پرسروصدایی است و مرگ، بی‌سروصدا.
چه مریض باشی چه نباشی، شب‌ها پنجره‌ها مثل آینه عمل می‌کنند. قبل‌ترها، به دوستانم انعکاس جنازه‌ها را نشان می‎‌دادند: اسکلت‌هایی که دیگر یک ذره گوشم هم دورشان نیست، اندام‌های داخلی‌شان که دارند از قفسه‌ی سینه بیرون می‌افتند، خون که از دهانشان جاری می‌شود. از فکر اینکه آن‌ها هم این‌طور خواهند شد به خودشان می‌لرزیدند و نوک انگشت‌های خود را روی سطحی که این‌طور آن‌ها را مجذوب کرده بود می‌کشیدند. تشخیص‌های جدید، قرص، سوزن و درمان‌های جدید دیگری که دوست نداشتند دوباره به زندگی‌شان رخنه کند. بازتاب آن‌ها در آینه به حقیقت زندگی‌شان تبدیل شده بود.
دوست دارم مردم را نگاه کنم، اما گاهی حرف‌ زدن با آن‌ها برایم مشکل است. وقتی مثل من مدت خیلی زیادی یک جا زندگی کنید، می‌فهمید بقیه نمی‌دانند به کسی که فکر می‌کنند قرار است بمیرد چه بگویند. آدم‌ها دوروبرِ آدم‌های مریض راحت نیستند. بنابراین تظاهر می‌کنند بیماری آن‌ها نامرئی است. سعی می‌کنند صراحتاً این قضیه را نادیده بگیرند تا حدی که می‌فهمی تمام مدت دارند به همین مسئله فکر می‌کنند. بدون اینکه خودشان بخواهند بین تو و خودشان فاصله می‌اندازند؛ چراکه این فاصله کار را برایشان راحت می‌کند.
Separator

خلاصه کتاب

رمان زندگی سم را دنبال می‌کند. سم بیماری لاعلاجی دارد که خواننده را از نوع و اسم آن مطلع نمی‌کند. سم شخصیتی به شدت در هم شکسته دارد، چراکه مجبور شده است خودکشی معشوقش را تماشا کند. به رغم اینکه تلاش کرده بود معشوقش را از این کار منصرف کند، حتی رازش را به او گفته بود، باز هم او دست به خودکشی زد و سم حالا دلشکسته و دلزده از زندگی است. از طریق سم با نوجوانان دیگری آشنا می‌شویم که با بیماری‌های لاعلاج دست به گریبان‌اند و در بیمارستان بستری شده‌اند. نئو، نویسنده‌ای زودرنج و عصبی که روی صندلی چرخدار می‌نشیند، سونی سرخوش و ناآرام و راهنمای گروه است، او فقط یک ریه دارد. کوئر، پسری چهارشانه و خوش‌قیافه که بیماری قلبی دارد و جانش را برای بقیه می‌دهد. هر چهار نفرشان بیماری‌های مزمن و واقعیت تلخ دست و پنجه نرم می‌کنند. این نوجوان‌ها به دنبال راه‌هایی هستند که حس‌ و نگاهشان را به زندگی پر از درد و بیماری که آن‌ها را به مرگ نزدیک و نزدیک‌تر می‌کند، عوض کند. پس به دزدی پناه می‌برند تا هیجان، بالا رفتن آدرنالین خون و بی‌‌پرواییِ لازمه‌ی دوره‌ی نوجوانی را تجربه کنند. فهرستی از مکان‌هایی را که دوست دارند از آن‌ها دزدی کنند، تهیه می‌کنند. یک شب، چهار نفرشان موفق می‌شوند: با سرگرم کردن فروشنده‌ی پمپ بنزین با داستان‌های خیالی سرطان و مرگ، به آنجا دستبرد بزنند. از آنجا سیگار و نوشیدنی و چند قلم جنس دیگر که خیلی بهشان احتیاج ندارند، می‌دزدند. آن‌ها که نسبت به خود و زندگی‌شان خشمی درونی دارند، نقشه‌ی آخرین دزدی‌شان را پیش از مرگ می‌ریزند. همه‌ی کارها برای عملی کردن آخرین دزدی بزرگ انجام شده که سایه‌ی امید از میان درهای بیمارستان و در هیبت هیکاری وارد می‌شود. او دختری زیبا با چشمانی شبیه به خورشید است، ترکیبی که امید را فریاد می‌زند. او که قصد بهبودی ندارد، فوراً به دارودسته‌ی سونی می‌پیوندد. از طرفی، نئو عشق والدینش را به خود ندیده، اما باور دارد آن‌ها عاشق او هستند. اما این خیال واهی اوست چون پدر نئو بدرفتار و بدزبان است و هنر نویسندگی نئو را نادیده می‌گیرد، مادر نئو هم اصلاً تحمل دیدن او را ندارد. برای همین نئو خلائی در وجودش احساس می‌کند و باور دارد آدمی بی‌عرضه است تا اینکه کوئر به زندگی‌اش وارد می‌شود و خلائی را که هر دو طی سال‌ها داشته‌اند، پر می‌کند. با ورود هیکاری به داستان، هر چهار نفرشان دوباره راه‌هایی را می‌یابند که بهتر زندگی کنند و عشقی بیابند که واقعیت را دگرگون و باارزش می‌کند.       
Separator

درباره نویسنده

لنکالی  لنکالی
لنکالی لنکالی
دیگر کتاب‌های نویسنده
لنکالی اسم مستعار لو آندری کالورت است. او در فرانسه به دنیا آمد و در ده سالگی همراه خانواده‌اش به آمریکا مهاجرت کرد. از همان خردسالی نویسندگی را دوست داشت و داستان می‌نوشت. او حالا 21 ساله است و دانشجوی رشته‌ی ادبیات و کلاسیک دانشگاه فلوریدا. «به امید دل بستم» اولین رمان اوست و این روزها مشغول کامل کردن دومین اثر داستانی‌اش است. 
Separator

سوالات متداول

چون خانواده، عشق و دوستی را به تصویر می‌کشد و این را که چگونه این‌ها می‌توانند روی زندگی‌مان تأثیرگذار باشند.
هر کسی که می‌خواهد تکه‌های وجودش را پیدا کند؛ هر کسی که احساس تنهایی یا گمگشتگی می‌کند یا با بیماری دست و پنجه نرم می‌کند.
Separator

کتاب‌های مشابه

Separator

نظر کاربران

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.