جغد سیاه
معرفی خواندنی‌ترین کتاب‌ها
دسته بندی: رمان خارجی

تولستوی و مبل بنفش

نینا سنکویچ
7 دقیقه
تولستوی و مبل بنفش
16
0
تبدیل غم بزرگ به خواندن
درباره‌ی کتاب «تولستوی و مبل بنفش»

معرفی کتاب

«تولستوی و مبل بنفش» نوشته‌ی نینا سنکویچ، خاطرات جذابی است که پروژه‌ی کتابخوانی متحول‌کننده‌ی یک‌ساله‌ی نویسنده‌اش را شرح می‌دهد. در پی یک تراژدی شخصی، سنکویچ برای یافتن آرامش و بازیابی خود، به کتاب پناه می‌برد و سفری را در جهان کتاب‌ها و ادبیات آغاز می‌کند. کتاب به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های سال ۲۰۱۱ بدل شد و به‌عنوان یکی از برترین آثار زندگی‌نامه‌ای و نیز خودروان‌درمانی معرفی شد.

تولستوی و مبل بنفش شرحی از تجربیات نویسنده

ماجرای کتاب از کجا آغاز شد؟

وقتی نینا سنکویچ خواهرش آن ماری را ناگهانی از دست داد، دچار غم و اندوهی عظیم شد. خود گفته مدت‌ها در جست‌وجوی آرامش و پناهگاهی می‌گشته، در پی نوعی از شفا برای رهایی از این غم بوده. او درمان را در کتاب می‌یابد، پس پروژه‌ای یک ساله برای خودش تعریف می‌کند. اینکه یک سال بنشیند و کتاب بخواند و بخواند و بخواند. جادوی دگرگون‌کننده‌ی ادبیات و توانایی‌اش در ترمیم روح و روان‌های آزرده و شکسته، او را به نوشتن چنین کتابی وامی‌دارد. درواقع نوشتن این کتاب به اشتراک گذاشتن یک تجربه است.

«تولستوی و مبل بنفش» چه می‌خواهد بگوید؟

اول اینکه خواندن یک فرآیند شفابخش است. زمانی که نویسنده‌ی کتاب نخستین‌روز از پروسه‌ی یک سال کتابخوانی‌اش را آغاز کرد، هیچ نمی‌دانست که قرار است با غوطه‌ور شدن در داستان‌ها، روزی خواهد رسید که با اندوهش کنار خواهد آمد. هر کتاب به مثابه‌ی دری است به‌سوی خاطرات نویسنده. او درباره‌ی تأثیر هر یک از کتاب‌هایی که می‌خواند می‌نویسد و افکارش را بر روی کاغذ می‌آورد. نویسندگان و ژانرهای مختلف را بررسی می‌کند و بینش‌ها و درس‌هایی که از هر کتاب به‌دست آورده را با ما به اشتراک می‌گذارد. همان‌طور که سنکویچ در ادبیات کاوش می‌کند، داستان‌ها و خاطرات شخصی را نیز به اشتراک می‌گذارد و آن‌ها را با روایت کتاب‌هایی که می‌خواند، درهم می‌آمیزد. تجربیات و احساسات خود او با داستان‌هایی که با آن روبه‌رو می‌شود.

مضامین کتاب تولستوی و مبل بنفش

مضامین «تولستوی و مبل بنفش»

در یک جمله این‌ها هستند: خانواده، غم و اندوه و قدرت ادبیات برای ایجاد آرامش و درک در مواقع از دست دادن. همچنین کتاب درباره‌ی قدرت دگرگون‌کننده‌ی کتاب‌هاست. این قدرت را نویسنده در طول زمان کشف می‌کند. اینکه کتاب‌ها وسیله‌ای برای ارتباط، خوداندیشی و رشد شخصی‌اند. کتاب و ادبیات می‌تواند و باید بتواند که آدمی را از غم برهاند، شادی بیافریند و الهام‌بخش یک زندگی دوباره باشد. کتاب همان‌قدر که درباره‌ی اهمیت زندگی است، ما را به تأمل درباره‌ی مرگ و نیستی هم وامی‌دارد. همان‌طور که نویسنده‌ی کتاب در طول روایت خود و هنگام خواندن آثار ادبی به این مقوله می‌اندیشد. به گذر زمان و ماهیت زودگذر زندگی و البته گرامی‌داشت همین لحظات.

نویسنده در پروژه‌ی «تولستوی و مبل بنفش» خود سراغ چه کتاب‌هایی می‌رود؟

در این پروژه ده‌ها نویسنده و آثارشان به کمک نویسنده می‌آیند تا او را از سیاه‌چاله‌ی غم بیرون بیاورند. انتخاب‌هایش طیف گسترده‌ای دارد. از ژانرهای مختلف، ادبیات کلاسیک و معاصر، خاطرات و زندگی‌نامه‌ها و آثار غیرداستانی را دربر می‌گیرند. از «جنگ و صلح» و «خانم دالووی» و «صد سال تنهایی» تا «کشتن مرغ مقلد» و «خوشه‌های خشم» و «ناطور دشت». تولستوی و ویرجینیا وولف و مارکز و سلینجر داستایفسکی دست به دست هم می‌دهند تا خانم نویسنده را از غم از دست دادن خواهرش براهانند. یک تلاش ادبی توسط نویسندگان بزرگ جهان.

بخشی از کتاب تولستوی و مبل بنفش

نام «تولستوی و مبل بنفش» اشاره به چیست؟

شاید هیچ نویسنده‌ای در کتاب جایگاه لئو تولستوی را برای نینا سنکویچ ندارد. این نویسنده‌ی غول روسی، الهام‌بخش اصلی اوست و بسیاری از ایده‌ها و بینش‌هایش را در افکار و عقاید این مرد روس می‌یابد. مبل بنفش هم اشاره به پناهگاهش دارد. مبل بنفشی که گوشه‌ی اتاق است و بر روی آن پروژه‌ی خواندن را شروع می‌کند. آوردن نام مبل در عنوان کتابش، می‌تواند یک‌جور قدردانی از او باشد!

هدف نویسنده از نوشتن «تولستوی و مبل بنفش»

هدف پروژه‌ی یک ساله‌ی کتابخوانی‌اش رهایی از غم از دست‌دادن خواهرش بود، اما هدف از نوشتن این کتاب چه بود؟ شاید مهم‌ترین هدفش ترغیب دیگران به خواندن، و البته توجه به ادبیات. نویسنده این سفر شخصی و درونی‌اش را با ما به اشتراک می‌گذارد تا ما نیز شاید ادبیات را چون او کشف کنیم: ادبیاتی که شفادهنده است و آرامش‌بخش. برانگیزنده‌ی میل زندگی است. اینکه داستان‌ها می‌توانند همدلی بربیانگزیند و تخیل‌مان را نیرو بخشند و وسیله‌ای باشد برای رشد و کسب بینش‌های متعالی و یاری‌رسان ما در عبور از پیچیدگی‌های زندگی.  

"این کتاب، هدیه ای عالی از یک کتابخور به کتابخوری دیگر است."  «پابلیشر ویکلی»
اگر آثار خودزندگی‌نامه را می‌پسندید، کتاب فرندز را هم بخوانید.
Separator

یک جرعه از کتاب

قوانین یک سال کتاب‌خوانی‌ام ساده بود: از هر نویسنده نباید بیشتر از یک اثر می‌خواندم؛ نمی‌توانستم کتابی را که قبلاً خوانده بودم بازخوانی کنم؛ و می‌بایست درباره‌ی هر کتابی که خوانده بودم نقد بنویسم. قصد داشتم هم کتاب‌های جدید بخوانم و هم از نویسنده‌های جدید؛ همچنین از نویسندگان محبوبم هم کتاب‌های قدیمی‌شان را بخوانم.
به چیزهای مشترکی که در گذشته بین ما وجود داشت فکر کردم: به خنده‌ها، کلمه‌ها و کتاب‌ها. کتاب‌ها. هر چه بیشتر به این فکر می‌کردم که چطور سرپا شوم و دوباره خود را به عنوان شخصی متعادل و یکپارچه جمع و جور کنم، بیشتر فکرم سمت کتاب‌ها می‌رفت. به گریز فکر کردم. نه اینکه با دویدن بگریزم، بلکه با کتاب خواندن بگریزم. سیریل کانلی، نویسنده و منتقد ادبی قرن بیستم، نوشته: «کلمه‌ها زنده‌اند و ادبیات یک گریز است؛ گریزی نه از زندگی، بلکه به سوی آن». می‌خواستم این‌گونه از کتاب‌ها استفاده کنم: به‌عنوان راه گریزی برای برگشت به زندگی. می‌خواستم خودم را در کتاب غوطه‌ور کنم و دوباره یکپارچه بیرون بیایم.
همه‌جا به جست‌وجوی آرامش برآمدم و آن را نیافتم، مگر نشسته در کنجی، تک و تنها با کتابی کوچک.
زمانی که با ذهن و روحتان صاحب کتابی هستید، ثروتمندید. اما وقتی آن را به شخص دیگر بدهید، سه برابر ثروتمندید.
آیا تا به حال قلبت به خاطر تمام شدن کتابی به درد آمده است؟ آیا شده تا مدت‌ها بعد از تمام کردن کتابی نویسنده‌اش همچنان در گوشت نجوا کند؟
من در سرتاسر کشورم سفر کردم و به همه‌جور قصه‌ای گوش سپردم. همه‌ی آن‌ها غم‌انگیز نبودند. من قصه‌های زیبای زیادی شنیدم. در آنها هراس بود، بله؛ اما شادی هم بود. رؤیاهای کشور من، با رؤیاهای کشور شما تفاوتی ندارند، آن‌ها به وسعت قلب انسان هستند.
کتاب‌ها هم مثل پول دائماً باید در گردش باشند. تا جایی که بشود، قرض بدهید و قرض بگیرید؛ هم کتاب را و هم پول را! مخصوصاً کتاب را؛ کتاب‌ها به‌مراتب بیشتر از پول، چیزی برای عرضه‌کردن دارند. کتاب فقط یک دوست نیست، بلکه می‌تواند دوستان بسیاری برای‌تان به ارمغان بیاورد. زمانی که با ذهن و روحتان صاحب کتابی هستید، ثروتمندید. اما وقتی آن را به شخص دیگری بدهید سه‌برابر ثروتمندید.
خاطره‌ها قادرند با یک جرقه، بدون هیچ هشداری یا از روی عمد به ذهن‌مان هجوم بیاورند. بوی مخروط‌های کاج، رایحه‌ی ذرت‌بوداده، طعم یک آبجوی سرد، یا طعم گزنده‌ی نعنا: ترکیبی از احساسات و بعد شفافیتی ناگهانی از زیبایی یا شادی یا اندوه.
نیاز داشتم از کتاب‌ها حرف بزنم. چون حرف زدن از کتاب‌ها به من این اجازه را می‌داد تا درباره‌ی همه‌چیز با همه‌کس حرف بزنم.
Separator

خلاصه کتاب

در فصل اول، سنکویچ ما را با صندلی نمادین بنفش‌رنگش که پناهگاهش برای خواندن و تأمل است، آشنا می‌کند. او از انگیزه‌ی خود برای شروع پروژه‌ی مطالعه‌ی یک‌ساله و نقشی که این صندلی در روند بهبودی‌اش داشته می‌گوید.
فصل دوم به لئو تولستوی  و «جنگ و صلح» او اختصاص دارد و به واکاوی مضامین جنگ، عشق و معنای زندگی در این رمان بزرگ می‌پردازد. او به این فکر می‌کند که چگونه عمق و پیچیدگی «جنگ و صلح» با تجربیات خودش همخوانی دارد.
سروکله‌ی ویرجینیا وولف و خانم دالووی در روایت پیدا می‌شود و نویسنده به پیچیدگی‌های هستی انسان و اهمیت لحظه‌های زندگی روزمره می‌اندیشد.
در فصل چهارم «صد سال تنهایی» نوشته‌ی گابریل گارسیا مارکز به منشوری تبدیل می‌شود که سنکویچ از طریق آن به گذر زمان، ماهیت چرخشی بودن زندگی و ارتباطات پیچیده بین نسل‌ها می‌اندیشد.
نویسنده به کاوش در رمان «ظرافت جوجه‌تیغی» موریل باربری پرداخته و مضامین آن را همچون ارتباط انسانی، اعماق پنهان و زیبایی‌های موجود در مکان‌های غیرمنتظره را بررسی می‌کند و از گذر آن، به قدرت دگرگون‌کننده‌ی همدلی و درک دیگری می‌اندیشد.
در فصل ششم، سنکویچ از اهمیت خواندن، خواندن‌های دسته‌جمعی و تجربه‌های مثل باشگاه‌های کتابخوانی و شرکت در بحث‌ها و مجالس ادبی می‌گوید. 
باز سراغ رمان دیگری می‌رود و آن «دزد کتاب» مارکوس زوساک است. رمانی که رویدادهایش در جنگ جهانی دوم اتفاق می‌افتد، و به انعطاف‌پذیری روح انسان، قدرت داستان‌گویی، و اهمیت گرامی داشتن خاطرات و تاریخ‌های شخصی می‌پردازد.
در فصل هشتم «ناطور دشت» رمان سلینجر محور قرار می‌گیرد و در آن سنکویچ از تأثیر ادبیات در شکل‌دهی به درک ما از خود و جهان پیرامون‌مان می‌گوید. 
فصل نهم، فصلی است که نویسنده در اثر کلاسیک‌شده‌ی هارپر لی یعنی «کشتن مرغ مقلد» غوطه‌ور می‌شود و از خوانش آن به اهمیت همدلی و عدالت و مقابله با بی‌عدالتی اجتماعی با ما حرف می‌زند. 
همین تم را او در فصل بعدی، فصل دهم نیز با بررسی رمان جاودان جان اشتاین‌بک، با عنوان «خوشه‌های خشم» پی می‌گیرد و به ما از انعطاف‌پذیری و ظرفیت بی‌نهایت انسان برای تحمل سختی‌ها و نیز مقایسه میان مبارزه‌ی شخصیت‌های این رمان برای رسیدن به عدالت و مبارزه‌ی خودش برای رسیدن به کرانه‌ی آرامش می‌گوید.
در فصل یازدهم باز حرف از یک رمان کلاسیک دیگر است و آن «جین ایر» شارلوت برونته است که در آن مضامینی چون هویت و استقلال و عشق و کشف خود را می‌یابد. 
محور اصلی فصل دوازدهم، آخرین فصل از کتاب، «دفتر خاطرات یک دختر جوان» اثر آن فرانک است و محملی است برای اینکه نینا سنکویچ به روح تسلیم‌ناپذیر انسانی و اهمیت امید سخن بگوید.
Separator

درباره نویسنده

نینا سنکویچ که زاده‌ی ایلینوی است، در خانواده‌ای بزرگ شد که برای کتاب و خواندن ارزش قائل بودند. پس از همان کودکی عشق عمیقی به ادبیات پیدا کرد و کتاب به بخش جدایی‌ناپذیر از زندگی‌اش تبدیل شد. لیسانس ادبیات فرانسه دارد و بعد از دانشگاه استنفورد در رشته‌ی حقوق فارغ‌التحصیل شد و اکنون هم یک وکیل در دعاوی محیط‌زیست است. اما او را نه به این شغل بلکه به نوشتن و خواندن و البته کتاب «تولستوی و مبل بنفش» می‌شناسیم. وقتی در سال ۲۰۰۸ خواهرش را در سن چهل‌وشش سالگی بر اثر بیماری سرطان از دست داد، در غمی خود را یافت که گویی راه علاجی برای آن نبود. رو به خواندن آورد و به‌مدت یک‌سال با ادبیات و رمان‌ها و کتاب‌ها زندگی کرد و نتیجه‌اش شد همین کتاب «تولستوی و مبل بنفش». اما چاپ این کتاب نقطه‌ی پایانی بر اشتراک تجربه‌های خواندن او با مخاطبان نبود. در نشریات او با نوشتن مقالات متعددی این راه را ادامه داده است.
Separator

سوالات متداول

از یک طرف آن‌ها که علاقه‌ی عمیق به جهان ادبیات و کتاب دارند. از طرف دیگر آن‌ها که چون نویسنده‌ی این کتاب خود را در سوگ و غمی عظیم می‌دانند، این کتاب که سفری است پرهیجان به جهان کتاب‌ها می‌تواند کمک‌شان کند. جالب اینجاست که بیشتر کتاب‌هایی که نویسنده در این اثر به آن‌ها اشاره یا بررسی می‌کند به فارسی هم ترجمه شده که این می‌تواند خواندن این کتاب را لذت‌بخش‌تر کند.
اگر آثار یالوم را خوانده‌ای و خوشت آمده از این کتاب غافل نشو. همچنین کتاب‌هایی که درباره‌ی سوگ منتشر شده. از آن‌ها مهم‌تر کتاب‌هایی که در دسته‌ی خاطرات کتابی جای می‌گیرند. در ایران خودمان نویسنده‌ای که آثارش در این دسته جای می‌گیرد احمد اخوت است.
Separator

کتاب‌های مشابه

Separator

نظر کاربران

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.