معرفی و خلاصه کتاب تاج دوقلوها|جغد سیاه

Q: خواندن «تاج دوقلوها» برای چه کسانی پیشنهاد میشود؟

آنهایی که میخواهند خواندن ادبیات فانتزی را آغاز کنند، این کتاب گام اول مناسبی خواهد بود.

Q: چرا باید رمانِ تاج دوقلوها را بخوانیم؟

یکی دو دههی اخیر، دههی محبوبیت داستانهای فانتزی بوده. از هری پاتر و ارباب حلقهها گرفته تا داستان بازی تاج و تخت. هم میلیونها نسخه از این رمانها به فروش رسیده و هم اقتباسهای سینمایی و تلویزیونی از آنها پربیننندهترین بوده.

جنگ و صلح دو خواهر
درباره‌ی رمان «تاج دوقلوها»

معرفی کتاب

سال‌ها پیش جنگی بین ساحران و مردم عادی در سرزمینی اتفاق‌ می‌افتد که تنها عده‌ی کمی از ساحران توانستند جان سالم از آن به در ببرند. جنگ برای مدت‌ها ادامه داشت تا اینکه پادشاهی در کشور حاکم می‌شود و دل به یک ساحره می‌بندد و برخلاف نظرات دیگران و مردم با او ازدواج می‌کند. سال‌ها بعد آن‌ها صاحب دو دختر دوقلو می‌شوند اما در لحظه‌ی تولد رن و رز، حاکم و ملکه به قتل می‌رسند و این دو خواهر از هم جدا می‌شوند. این پیش‌زمینه‌ی رمان «تاج دوقلوها» است. رمانی فانتزی نوشته‌ی کاترین دویل نویسنده‌ی زن ایرلندی که با نوشتن سه‌گانه‌ی «تاج دوقلوها» به شهرت رسید. رمانی که منتقد «نیویورک تایمز» آن را روایت یک «ماجراجویی دلخراش، شوخ‌طبعی جذاب» با «جهانی پیچیده و لحظات عاشقانه‌ی فراموش‌نشدنی» توصیف کرده و منتقدی دیگر رمان را «شگفت‌انگیز و سرگرم‌کننده»، با «آغازی فریبنده و پایانی دیدنی.»

تاریخ داستان «تاج دوقلوها»

بنیان قصه‌ی «تاج دوقلوها» بر جنگی است که سالیان پیش میان جبهه‌ی ساحران و انسان‌ها رخ داده است. زمانی‌که ملکه‌ی لیلیث دو دختر به دنیا آورد، ندیمه‌ی ملکه، یکی از دختران را با خود به شهر ساحران برد تا به دور از چنگال بی‌رحم ویلم راثبورن، دست راست پادشاه، بزرگ شود و به‌عنوان شاهدخت ساحران، روزی تاج و تخت را تصاحب کند. دیگر دختر اما در چنگال بی‌رحم ویلم راثبورن اسیر می‌ماند و عروسک خیمه‌شب بازی او می‌شود. ویلم راثبورن با دروغ‌هایی که به رز می‌گوید، او را از تمام ساحران و میراثی که در وجودش دارد، متنفر می‌کند. حالا بعد از گذشت هجده سال، رن، شاهدخت گمشده برگشته تا پیش از تاج‌گذاری رز، خود را جای خواهر دوقلویش جا بزند و تاج‌گذاری کند و بر تخت سلطنت بشیند و در نهایت ملکه‌ای بشود که بار دیگر ساحران و انسان‌ها را با هم آشتی دهد. اما همه‌چیز طبق نقشه‌ی او پیش نمی‌رود و حالا، رز و رن، خواهران دوقلویی که علی‌رغم ظاهر همسان، هیچ شباهتی از نظر شخصیتی با هم ندارند یا باید بر سر تاج و تخت با همدیگر مبارزه کنند و یا علیه دشمن مشترک‌شان، از در صلح با هم وارد شوند.

«تاج دوقلوها» چگونه داستانی است؟

رمان «تاج دوقلوها» رمانی است فانتزی و قصه‌اش در جهان ساحره‌ها و جادوگران می‌گذرد. قصه‌ی دو خواهر دوقلوی هفده‌ساله به‌نام‌های رز و رن است که با جدا شدن‌شان از هم، سرنوشت متفاوتی یافتند. رز در کاخ و در کنار ساحره‌ها بزرگ می‌شود و رن در میان صخره‌های بادگیر. یکی در اوج نعمت و دیگری در سختی و تنگدستی. رن به‌دنبال نفوذ در قصر و نشستن جای رز است. رمان قصه‌ی این تلاش است.

سبک و نثر رمان «تاج دوقلوها»

از آنجا که رمان داستان پیچیده‌ای ندارد، کتابی است ساده و خوش‌خوان. گیرایی‌اش به‌خاطر جهان ساحره‌ها و جادوهاست و بهره بردن از اساطیر و ویژگی‌های منحصربه‌فردشان.

شخصیت‌پردازی در رمان «تاج دوقلوها»

رمان چند شخصیت اصلی دارد. یکی از آن‌ها رز والهارت هفده‌ساله است. یکی از همان دو خواهری که در کاخ بزرگ شده و از ساحره‌ها متنفر است. دیگر شخصیت اصلی رن است که او خواهر دوقلوی رز است. خودش ساحره‌ای است که تمام عمر در کنار ساحره‌های دیگر بزرگ شده و برای انتقام از وزیری که والدینش را کشته تلاش می‌کند. شن، مرد جنگجوِ ساحره‌ای است که رز را از کاخ می‌دزد. دیگر شخصیت تور نام دارد و بادیگارد شاهزاده انسل است و نامزد رز. رن هم از او خوشش می‌آید اما این رابطه، رابطه‌ای است ممنوع. سلست دیگر شخصیت رمان بهترین دوست رز است و از کودکی با هم بودند و بسیار باهوش است. از ویژگی‌های شخصیت‌پردازی در این رمان تغییر و تحول و رشد شخصیتی کاراکترهاست.

عواملی که داستان «تاج دوقلوها» را خواندنی می‌کند

یکی از آن‌ها جغرافیای رمان است. مثلاً آن سرزمین سرد و یخ‌زده‌ی «گورا» و پادشاهش با نام الریک و توصیف شب‌های زمستانی در آن مکان یکی از جذابیت‌های رمان است.
روابط عاشقانه و زوج‌های قصه ــ رابطه‌ی شن با رز، رابطه‌ی انسل با رز، رابطه‌ی رن با تور و رابطه‌ی رن با انسل ــ یکی دیگر از نقاط قوت قصه است.
فصل‌های تاریخی قصه هم رمان را خواندنی‌تر می‌کند. جایی‌که نویسنده تاریخچه‌ی قصر ساحره‌ها، خود ساحره‌ها و جادوگران و جنگ قدیمی را بیان می‌کند و حال‌وهوایی اساطیری به رمان می‌بخشد.

اگر مطالعه در حوزه‌ی ادبیات فانتزی برای شما لذت‌بخش است کتاب مغازه خودکشی را از دست ندهید.

یک جرعه از کتاب

شن بعد از آن دست رز را گرفت و او را از روی ماسه‌های ساحل جلو برد. رز متوجه شد که بی‌اختیار دست او را محکم گرفته است؛ نمی‌خواست ولش کند. غریبه‌ای که همین دو روز پیش دیده بود، حالا تنها تکیه‌گاهش در این سرزمین بیگانه بود و رز به این نتیجه رسیده بود که بدون او احساس امنیت نمی‌کند. خوشبختانه شنلش همان نزدیکی افتاده بود. رز آن را از روی ساحل برداشت و دور خود پیچید. سرش را برگرداند تا ببیند چقدر راه آمده‌اند. نوک صخره‌ها توی مه از نظر پنهان شده بود. حتماً خیلی با آن‌ها فاصله داشت. رز آرزو کرد ای کاش سلست او را در حال پایین‌رفتن از صخره می‌دید. هر بار که یواشکی می‌رفتند تا از درخت‌های باغ سیب بچینند، سلست از رز بالاتر می‌رفت. دوستش از سقوط نمی‌ترسید، از این می‌ترسید که با بالانرفتن چه چیزی را ممکن بود از دست بدهد. ادعا می‌کرد بهترین سیب‌ها نوک درخت می‌رویند. سلست سیب‌ها را از درخت پایین می‌انداخت و رز همه را توی دامنش جمع می‌کرد، بعد دوتایی با هم سراغ کامرون می‌رفتند و اصرار می‌کردند با آن‌ها برایشان تارت سیب درست کند. بعدازاین امکان نداشت رز از بالا‌رفتن از درخت سیب بترسد.

رن همان‌طور که وسط کتابخانه ایستاده بود به صدای قدم‌های خواهرش که دور می‌شد، گوش داد. باید صبر می‌کرد تا رز وارد کاخ شود، آن‌وقت می‌توانست از آنجا برود. خنگی خواهرش به نفعش واقع شده بود. البته تردید نداشت که رز در متقاعدکردن پادشاه اَلریک ناموفق می‌ماند، ولی حالا که خواهرش در تالار مهمانی بود، رن می‌توانست با خیال راحت برود سروقت وزیر. انگشت‌هایش را که هنوز در اثر جادو گزگز می‌کردند به‌سمت خنجرش دراز کرد. افسون موفقش درونش را لبریز از احساسی گرم و ناخوشایند کرده بود. تابه‌حال هرگز چنین قدرتی را تجربه نکرده بود. هیچ‌وقت فکر نمی‌کرد بتواند یک لباس پاره‌پوره را به چنان پیراهن باشکوه و زیبایی تبدیل کند. دقیقاً شبیه همان پیراهنی شده بود که خودش به تن داشت. البته که رز هیچ‌کدام از این‌ها را نمی‌دانست. او فکر می‌کرد افسون رن باید هم همین‌قدر بی‌نقص باشد. رن از این فکر با خشنودی پیش خود لبخند زد. شاید ترکیب ماسهٔ اورا و ماسهٔ کویر که بر لباس رز نشسته بود جادویش را قوی‌تر کرده بود. خاکی که متعلق به مکان‌های جادویی بود قدرت بیشتری داشت و برای اجرای افسون بهتر بود؛ ولی باید مطمئن می‌شد.

تیا لبخند اندوهگینی زد. «خوشحالم که توی جنگ بودم. نمی‌خواستم به‌جز اونجا هیچ جای دیگه‌ای باشم.»

رز فکر کرد چند تا ساحر دیگر داستانی مشابه داستان تیا داشتند. آیا زندگی‌شان به‌خاطر جنگی که ویلم برای گرفتن انتقام مادرش شروع کرده بود کاملاً زیرورو شده بود؟ به‌این‌ترتیب شاید نفرت روونا و دوستانش هم از او ریشهٔ عمیق‌تری داشت. رز که تا مچ پا در آب بود به تیا کمک کرد قایق ماهیگیری کوچکی را از سنگ‌های کنار آب جدا کند. پیرزن قایق را به‌سمت موج‌ها هل داد و با چابکی غیرمنتظره‌ای پرید بالا و سوار شد. رز پشت‌سر او شلپ‌شلپ‌کنان توی آب جلو رفت. قایق فرسوده و رنگ‌ورورفته بود و هیچ شباهتی به قایق‌های سلطنتی سپاه آنادان نداشت. آن‌ها به‌قدری بزرگ و محکم بودند که آدم یادش می‌رفت روی آب است و رز بدون شک قایق‌های خودشان را ترجیح می‌داد. با حالتی شرم‌زده گفت: «من شنا بلد نیستم.» بهتر بود همین اول کار اعتراف می‌کرد.

تیا گفت: «خب، پس خوبه که می‌ریم ماهیگیری، نه شنا. نگران نباش. جات پیش من امنه.» اما در ذهن رز واژه‌های امنیت و ساحران با هم جور در نمی‌آمدند، به‌خصوص بعد از اتفاقی که دیشب افتاده بود. بااین‌حال، به نظرش رسید که جایش توی قایق پیش تیا امن‌تر از تنهاماندن توی ساحل است، پس دل‌وجرئتش را جمع کرد و سوار قایق شد؛ بنابراین همان‌طور که ساحران دیگر با سردرد از خواب بیدار می‌شدند، تیا پاروها را برداشت و قایقی را که خودش و رز سوار آن بودند به میان امواج دریا راند.»

خلاصه کتاب

خلاصه‌ی کتاب

رِن همیشه می‌دانست که روزی می‌رسد که باید جایگاه خواهرش در قصر را کسب کند. از بچگی با این هدف بزرگ شده که روزی به قصر، همان جایی‌که پدر و مادرش در آن به قتل رسیدند برگردد و با تصاحب تاج و تخت از جادوگر‌ها محافظت کند و آن‌ها را دوباره به قدرت برساند. در مقابل، رز می‌داند که قدرت مسئولیت می‌آورد و در انتظار روز تاج‌گذاری و ازدواج از قبل برنامه‌ریزی شده‌ای است که ویلیام راثبورن، وزیرِ پادشاه، برایش تدارک دیده. همان کسی که رز تمام عمرش او را به‌عنوان تنها فرد خانواده‌اش شناخته است. اما در این میان مشکلی پیش می‌آید. یک‌روز رز به‌جای بیدار شدن در اتاقش، وسط صحرا، روی یک اسب از خواب بیدار می‌شود و تنها کسی که می‌بیند پسری است که او را از قصر دزدیده. پس با این اوصاف رز قرار است سفری را با این پسر جوان آغاز کند که پر است از ماجرا و پر از رازهایی که گشوده خواهد شد.

درباره نویسنده

کاترین دویل

دیگر کتاب‌های نویسنده

کاترین دویل نویسنده متولد سال ۱۹۹۰ در غرب ایرلند است. او دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی روان‌شناسی بوده. کاترین از همان کودکی با خواندن اسطوره‌ها و افسانه‌های ایرلندی به این جهان علاقه‌مند شد و آن‌قدر جاه‌طلب بود که روزی به خانواده‌اش گفت می‌خواهد نویسنده شود.

سوالات متداول

خواندن «تاج دوقلوها» برای چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

آن‌هایی که می‌خواهند خواندن ادبیات فانتزی را آغاز کنند، این کتاب گام اول مناسبی خواهد بود.

چرا باید رمانِ تاج دوقلوها را بخوانیم؟

یکی دو دهه‌ی اخیر، دهه‌ی محبوبیت داستان‌های فانتزی بوده. از هری پاتر و ارباب حلقه‌ها گرفته تا داستان بازی تاج و تخت. هم میلیون‌ها نسخه از این رمان‌ها به فروش رسیده و هم اقتباس‌های سینمایی و تلویزیونی از آن‌ها پربینننده‌ترین بوده.