جغد سیاه
معرفی خواندنی‌ترین کتاب‌ها
دسته بندی: ادبیات کلاسیک

سقوط

آلبر کامو
7 دقیقه
سقوط
405
0
درباره‌ی کتاب «سقوط»

معرفی کتاب

ژان باپتیست کلمنس روح و روانی آشفته دارد. او که چند شب را در بارهای آمستردام به میخواری گذرانده، حالا دارد داستان زندگی‌اش را برای غریبه‌ای تعریف می‌کند. او سابقاً وکیلی کارکشته بوده و ظاهراً در پاریس شهروندی نمونه شناخته می‌شده تا اینکه می‌فهمد همه‌ی این کارها را برای به دست آوردن تحسین و تشویق دیگران انجام می‌داده و حالا گناهکاری، دورویی و انزوایش به حدی است که از خودش متنفر و بیزار است. 

بخشی از کتاب سقوط

«سقوط» درباره‌ی چیست؟

«سقوط» تصویری بی‌نظیر از انسانی است که به پوچی و بی‌ارزشی هستی نظر می‌افکند. با پیشرفت داستان، کلمنس به خودشناسی و تأمل درباره‌ی درونیاتش می‌پردازد، اعمال و انگیزه‌هایش در گذشته را زیر سؤال می‌برد. کم کم خود را «قاضی توبه‌کار» می‌نامد، گناهان و کمبودهایش را به اطرافیانش اعتراف می‌کند و با عذاب وجدان و تهی بودن دست به گریبان می‌شود.  

«سقوط» چگونه به ایده‌های کامو مربوط است؟

کامو به شدت تحت تأثیر فلسفه‌ی اگزیستانسیالیستی بود که به وضع بشر در دنیایی پوچ و بی‌معنا می‌پرداخت. «سقوط» هم این ایده‌ها را مورد توجه قرار می‌دهد و مفاهیم گناه و قضاوت را در دنیایی که ذاتاً فاقد ساختار اخلاقی است، بررسی می‌کند. 
«سقوط» در سال 1956، یعنی حدود یک دهه بعد از جنگ جهانی دوم منتشر شد. فجایع دوران جنگ پرسش‌هایی اساسی را درباره‌ی سرشت انسان و اخلاقیات مطرح کرد و کامو سعی داشت در نوشته‌هایش به این مسائل بپردازد. 
کامو در «سقوط» هم مثل بقیه‌ی کارهایش، کتاب بیگانه و «اسطوره‌ی سیزیف»، نشان می‌دهد به مکتب ابزوردیسم علاقه‌مند است. 

تلمیح نام کتاب سقوط

عنوان کتاب

سقوط تلمیحی است به داستان سقوط انسان در کتاب مقدس؛ آدم و حوا بعد از خوردن میوه‌ی ممنوعه از بهشت اخراج می‌شوند. در رمان کامو، شخصیت محوری وقتی با گناهانش و تهی بودن هستی و وجودش روبرو می‌شود، می‌فهمد از نعمت و لطف خداوند هم محروم است. 

موضوعات کتاب سقوط

شخصیت اصلی رمان «سقوط»

ژان باپتیست کلمنس که زمانی وکیل مدافع کارکشته‌ای در پاریس بوده حالا بحرانی اگزیستانسیالیستی را از سر می‌گذراند. کلمنس شخصیتی پیچیده و چندلایه دارد که هم شخصیت محوری و هم راوی داستان است. بسیار باهوش، سخنور و درون‌نگر است و با این حال، به شدت فاسد و خودبین است. تک‌گویی‌های کلمنس حاکی از بحران درونی اوست و او در تقلاست تا گذشته‌ی خاص و بی‌بندوبارش را با واقعیت‌های تلخ جهان پیرامونش وفق دهد. کامو با استفاده از شخصیت کلمنس موضوعاتی مانند اخلاقیات، گناه و وضع بشر را در بافتار فلسفه‌ی اگزیستانسیالیستی مورد بررسی قرار می‌دهد.

«سقوط» در کدام گونه‌ی ادبی جای می‌گیرد؟

پرداختن کامو به درونمایه‌ها و ایده‌های مربوط به اگزیستانسیالیسم، اخلاقیات و وضع بشر این اثر را در ژانر رمان فلسفی قرار می‌دهد. 

با چه مضامینی در رمان «سقوط» مواجه می‌شویم؟

یافتن هدف و مقصود در دنیایی پوچ
پیامدهای جنگ جهانی دوم 
نقص‌های جامعه‌ی معاصر. 

کامو در چه وضعیتی «سقوط» را نوشت؟

آلبر کامو آخرین رمانش یعنی «سقوط» را در 1956، چند سال پیش از مرگش، منتشر کرد. آخرین دوره‌ی حرفه‌ی کامو روز به روز بحث‌برانگیزتر می‎شد: شهرت و محبوبیت او در نویسندگی تا حدی پیش رفت که جایزه‌ی نوبل ادبیات را به او اهدا کردند، اما همکاران و دوستانش، از جمله ژان پل سارتر منفعل بودن و صلح‌جویی‌اش را محکوم می‌کردند، چراکه الجزیره (مستعمره‌ی فرانسه و جایی که کامو در آن بزرگ شده بود) درگیر جنگی خونین برای رسیدن به استقلال بود. رومن گاری، نویسنده و دوست کامو، بعدها گفت کامو در آن ایام که فجایع الجزیره به گوشش می‌رسیده، افسرده شده و افکار خودکشی دست از سرش برنمی‌داشتند. منتقدان با این اطلاعات فوراً نتیجه گرفتند که «سقوط» نتیجه‌ی وضعیت روحی و روانی کامو بوده است؛ در نظر بسیاری از افراد این کتاب نه‌تنها پرپیچ‌وتاب و سخت‌خوان است، بلکه حتی به عنوان اثری که نوشته‌ی یکی از پیشروترین چهره‌های اگزیستانسیالیسم فرانسوی است، بسیار دلگیر و ناامیدکننده است.

«سقوط» و «بیگانه» چگونه به همدیگر مرتبط هستند؟

کامو «بیگانه» را در سال 1942 منتشر کرد و «سقوط» را در 1956. «سقوط» هم مثل «بیگانه» طبقه‌ی بورژوای اروپای غربی، جنگ و نابرابری‌ای را که با خود می‌آورد به باد انتقاد می‌گیرد. طبق خوانش مارکسیستی رمان، کلمنس انسانی روشنفکر است که تصمیم گرفته از همکاری و همدلی با چنین سیستمی دست بکشد. مورسوی «بیگانه» از ابتدا خود را از جامعه و اطرافیانش جدا می‌بیند و زندگی آن‌ها هیچ احساسی را در او برنمی‌انگیزد.    

جوایز و عملکرد «سقوط» 

رمان «سقوط» جایزه‌ای دریافت نکرد، اما اثری برجسته در کارنامه‌ی ادبی آلبر کامو محسوب می‌شود. کامو یک سال بعد از انتشار «سقوط»، در سال 1957، جایزه‌ی نوبل ادبیات را دریافت کرد. همچنین این اثر برای اندیشه‌های فلسفی عمیق و درونمایه‌های تفکربرانگیز ستایش شده است. 

چه ترجمه‌هایی از این کتاب در فارسی در دسترس است؟ 

پرویز شهدی، انتشارات مجید (به سخن)
کاوه میرعباسی، نشر چشمه
شورانگیز فرخ، انتشارات نیلوفر
شورانگیز فرخ، انتشارات علمی و فرهنگی
امیر لاهوتی، انتشارات جامی (مصدق)
آناهیتا تدین، انتشارات روزگار

از آلبر کامو دیگر چه کتاب‌هایی منتشر شده است؟ 

آدم اول، ترجمه‌ی منوچهر بدیعی، نشر نیلوفر
حکومت نظامی (شهربندان)، پرویز شهدی، انتشارت مجید (به سخن)
خموشان، محمدمهدی شجاعی، چشمه
اسطوره‌ی سیزیف، مهستی بحرینی، نیلوفر
دلهره‌ی هستی، محمدتقی غیاثی، نگاه
بیگانه، خشایار دیهیمی، ماهی 
تسخیرشدگان، خشایار دیهیمی، ماهی
یادداشت‌ها، خشایار دیهیمی، ماهی
رکوئیم برای یک راهبه، کیاسا ناظران، قطره
خطاب به عشق، زهرا خانلو، نشر نو
کالیگولا، پرویز شهدی، مجید (به سخن)
متافیزیک مسیحی، مینا غرویان، نشر کتاب پارسه
انسان، عشق، عدالت، بنفشه فریس آبادی، چشمه
مرگ خوش، احسان لامع، نشر نگاه
بحران بشر، مصطفی ملکیان، بیتا عظیمی‌نژادان، نشر پایان
وقایع‌نگاری‌های الجزایر، هانیه رجبی، چشمه
در دفاع از فهم، محمدمهدی شجاعی، چشمه

طرفداران «سقوط» دیگر سراغ چه کتاب‌هایی بروند؟

تهوع، ژان پل سارتر، ترجمه‌ی محمدرضا پارسایار، بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه
محاکمه، فرانتس کافکا، ترجمه‌ی علی‌اصغر حداد، نشر ماهی‌
جنایت و مکافات، فئودور داستایوفسکی، ترجمه‌ی اصغر رستگار، نشر نگاه
برادران کارامازوف، فئودور داستایوفسکی، ترجمه‌ی اصغر رستگار، نشر نگاه
یادداشت‌های زیرزمینی، فئودور داستایوفسکی، ترجمه‌ی حمیدرضا آتش‌برآب، نشر علمی و فرهنگی
بیگانه، آلبر کامو، ترجمه‌ی خشایار دیهیمی، نشر ماهی
اسطوره‌ سیزیف، آلبر کامو، مهستی بحرینی، نشر نیلوفر

مروری بر آنچه خواندیم

ژان باپتیست کلمنس سابقاً وکیلی کارکشته بوده و ظاهراً در پاریس شهروندی نمونه شناخته می‌شده تا اینکه می‌فهمد همه‌ی این کارها را برای به دست آوردن تحسین و تشویق دیگران انجام می‌داده و حالا گناهکاری، دورویی و انزوایش به حدی است که از خودش متنفر و بیزار است. 
کامو در «سقوط» هم مثل بقیه‌ی کارهایش، «بیگانه» و «اسطوره‌ی سیزیف»، نشان می‌دهد به مکتب ابزوردیسم علاقه‌مند است.
سقوط تلمیحی است به داستان سقوط انسان در کتاب مقدس
کامو با استفاده از شخصیت کلمنس موضوعاتی مانند اخلاقیات، گناه و وضع بشر را در بافتار فلسفه‌ی اگزیستانسیالیستی مورد بررسی قرار می‌دهد.
آلبر کامو آخرین رمانش یعنی «سقوط» را در 1956، چند سال پیش از مرگش، منتشر کرد.
«سقوط» هم مثل «بیگانه» طبقه‌ی بورژوای اروپای غربی، جنگ و نابرابری‌ای را که با خود می‌آورد به باد انتقاد می‌گیرد.
رمان «سقوط» جایزه‌ای دریافت نکرد، اما اثری برجسته در کارنامه‌ی ادبی آلبر کامو محسوب می‌شود.

Separator

یک جرعه از کتاب

تنها فایده‌ی خداوند باید ضمانت بی‌گناهی باشد و به نظر من مذهب بیشتر یک مؤسسه‌ی بزرگ خشکشویی است، البته برای مدت کوتاهی همین‌طور هم بوده است، تنها برای سه سال و اسمش مذهب نبود. از آن زمان، صابون نایاب است، دماغ ما هم پُر است و روی همدیگر فین می‌کنیم. ما دانش‌آموزان تنبل و به‌دردنخوری هستیم، همه تنبیه شده‌ایم، روی هم تف کرده‌ایم و هُپ! توی دخمه! چه کسی اول تف می‌کند؟ و همین. دوست عزیزم می‌خواهم راز بزرگی را برایتان فاش کنم. منتظر روز قضاوت الهی نباشید. هر روز، روز قضاوت الهی است.
زمانی بود که نمی‌دانستم از این دقیقه تا دقیقه‌ی دیگر را چگونه به زندگی ادامه دهم. بله، می‌توان در این دنیا جنگید، تظاهر به عاشقی کرد، همنوع خود را شکنجه داد، در روزنامه‌ها خودنمایی کرد، یا خیلی ساده موقع بافتنی بافتن از همسایه‌ی خود بدگویی کرد. اما در بیشتر اوقات، ادامه دادن، فقط ادامه دادنِ زندگی، قدرتی مافوق بشر می‌خواهد.
یکی از اطرافیان، افراد به سه دسته تقسیم می‌کرد: عده‌ای ترجیح می‌دهند هیچ سِری در زندگی‌شان نداشته باشند تا مجبور نشوند دروغ بگویند، عده‌ای دیگر ترجیح می‌دهند دروغ بگویند و اسراری در زندگی خود داشته باشند و اما دسته‌ی سوم کسانی هستند که هم دروغ می‌گویند و هم توداری می‌کنند.
Separator

خلاصه کتاب

داستان در باری در آمستردام شروع می‌شود که راوی، ژان باپتیست کلمنس، که زمانی وکیلی کارکشته بوده با هم‌وطن و وکیل سابق ملاقات می‌کند. کلمنس مفصل و یک‌نفس از زندگی و نظرات بی‌بندوبار و لاقیدش می‌گوید. تک‌گویی‌های کلمنس فراتر از صحبت‌های پیش‌پاافتاده است. او از تأثیر تباه‌کننده‌ی جامعه‌ی مدرن بر ذهن‌های ساده، شخصیت بورژوازی و سرشت انسانی صحبت می‌کند. او خودش را «قاضی توبه‌کار» معرفی می‌کند؛ عبارت توصیفی دوپهلو که کلمنس مجبور می‌شود کل روایت را به توضیح انتخاب چنین عبارتی اختصاص بدهد. اواسط فصل اول هم‌صحبت کلمنس سعی دارد گفتگو را تمام کند. او آماده‌ی رفتن است، از کلمنش می‌پرسد چطور به هتل خودش بازگردد. اما کلمنس جواب سؤال او را نمی‌دهد و اصرار می‌کند او را تا پله‌های جلوی در همراهی کند. روایت پیش می‌رود و هم‌صحبت کلمنس بیش از پیش درگیر روایت او می‌شود.
بعد از اولین ملاقاتشان، کلمنس چند موضوع را مطرح می‌کند که تا آخر داستان ادامه دارند: ماهیت دوگانه و خشونت انسان مدرن و همچنین شباهت آمستردام با دوزخ دانته. این صحبت‌ها برای تقویت ایده‌ای است که عنوان کتاب مطرح می‌کند: «سقوط». کلمنس و هم‌صحبتش اعضای جامعه‌ای سقوط‌کرده هستند که در جهانی رهاشده وجود دارد. 
کلمنس تعریف می‌کند که در پاریس وکیل مدافعی بوده که به طور خاص روی پرونده‌های افراد نیازمند کار می‌کرده: قاتلانی که برای شهرت مرتکب قتل می‌شدند، فقرا و مظلومان. البته این پرونده‌ها را از روی خیرخواهی نمی‌پذیرفته، بلکه روشی بوده برای رسیدن به شهرت. منیت او حدواندازه ندارد و نیاز شدیدی دارد که دیگران تحسینش کنند. تا مدت‌ها بدون اینکه به دلش تردید راه بدهد، استعدادهای ذاتی‌اش را برای رسیدن به موفقیت به خدمت می‌گیرد. تا اینکه یک شب تنها شاهد خودکشی یک زن از روی پل به رودخانه می‌شود. این اتفاق نقطه‌ی عطف زندگی‌اش می‌شود. با وجودی که قصد دارد به زن کمک کند، ولی ترس و وحشت فلجش می‌کند. برای اولین بار در زندگی‌ می‌فهمد چقدر ضعیف است. ضربه‌ی این اتفاق مثل خوره به جان کلمنس می‌افتد و کاری می‌کند که خودبینی و تکبرش از هم بپاشد. در شبی دیگر، کلمنس از روی پلی دیگر می‌گذرد که صدای خنده‌ای را در پشت سر می‌شنود. برمی‌گردد ولی کسی را نمی‌بیند. چون صدای خنده متعلق به فرد دیگری نبوده، حتماً پژواکی است از صدای ذهنی خودش. کم کم کلمنس خود را فردی مضحک می‌بیند. طبیعتاً با تمام قدرت با صدای ذهنی‌اش مبارزه می‌کند، اما در نهایت خنده پیروز می‌شود. در آخر کلمنس می‌گوید هنوز هم گهگاه صدای خنده را می‌شنود. 
Separator

درباره نویسنده

آلبر کامو فیلسوف، نویسنده و روزنامه‌نگار فرانسوی ـ الجزایری است که در 1913 به دنیا آمد و در 1960 از دنیا رفت. او را بیشتر برای نقش بسزایی که در فلسفه‌ی اگزیستانسیالیستی ایفا کرد و آثار تحسین‌شده‌ی ادبی و غیرادبی‌اش می‌شناسند. کامو در سال 1957 جایزه‌ی نوبل ادبیات را دریافت کرد. «بیگانه»، «کالیگولا» و «اسطوره‌ی سیزیف» سه اثر اصلی کامو به شمار می‌روند که معرف سبک او هستند و پوچی موضوع محوری‌شان است. با وجودی که اغلب کامو را اگزیستانسیالیست می‌دانستند، اما خود او این برچسب را نمی‌پذیرفت. او طرفدار فلسفه‌ی ابزورد بود که زندگی را ذاتاً بی‌معنا می‌داند و خود فرد باید هدفش را در دنیایی که نسبت به او بی‌تفاوت است، مشخص کند. 
Separator

سوالات متداول

• ژان پل سارتر، فیلسوف اگزیستانسیالیست، این رمان را «احتمالاً زیباترین و درک‌نشده‌ترین اثر کامو» توصیف کرده است.
• نورمن میلر، نویسنده‌ی آمریکایی: «قدرت نویسندگی کامو در این اثر به اوج رسیده... هیچ رمان‌نویس اروپایی دیگری در نظرم نمی‌آید که کارش به صدای واقعی آمریکا نزدیک باشد.»
علاقه‌مندان به آثار کامو، فلسفه‌ی اگزیستانسیالیستی و ادبیات فرانسه.
Separator

کتاب‌های مشابه

Separator

نظر کاربران

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.