جغد سیاه
معرفی خواندنی‌ترین کتاب‌ها
دسته بندی: ادبیات کلاسیک

مادام بوواری

گوستاو فلوبر
7 دقیقه
مادام بوواری
55
0
تصویری بی‌کم‌وکاست از زندگی یک زن
درباره‌ی کتاب «مادام بوواری»

معرفی کتاب

«مادام بوواری» یا Madame Bovary رمانی است نوشته‌ی نویسنده‌ی فرانسوی گوستاو فلوبر. این اثر که نخستین رمان فلوبر به شمار می‌رود، از اول اکتبر تا پانزدهم دسامبر 1856 به صورت سریالی در مجله‌ی ادبی Revue de Paris منتشر شد. فلوبر «مادام بوواری» را در آوریل 1857 در دو جلد منتشر کرد. این اثر که تصویری بی‌کم‌وکاست از زندگی یک زن در محیط شهرستانی فرانسه‌ی قرن نوزدهم ارائه می‌دهد، حالا نقطه‌ی عطفی در ادبیات رئالیسم، شاهکار فلوبر و یکی از تأثیرگذارترین آثار ادبی تاریخ شناخته می‌شود. 

دلایل نوشتن مادام بوواری

«مادام بوواری» چطور نوشته شد؟

تجربیات‌ و مشاهدات شخصی و همین‌طور میل به رد کردن قراردادهای ادبی، الهامبخش فلوبر در نوشتن این داستان بوده‌اند. برخی از دلایلی که در شکل‌دهی این رمان نقش داشتند به این ترتیب است:
1. خاطرات کودکی: فلوبر در کودکی داستان همسر دکتری را شنیده بود که همشهری آن‌ها در روآن بود. آن زن، دلفین دلامار، برای زیبایی، عشق به رقص و بی‌وفایی به همسرش شناخته می‌شد و در نهایت دست به خودکشی زد. این ماجرا تأثیری ماندگار بر فلوبر گذاشت و منبع الهام او برای خلق شخصیت اِما بوواری شد.  
2. سرخوردگی از جامعه: فلوبر منتقد جامعه‌ی بورژوازی زمان خود بود که به نظرش سطحی، مادی‌گرا و سلطه‌گر می‌‌آمد. در نتیجه قصد داشت تا سطحی‌نگری و ظاهرسازی‌های این قشر را از طریق داستان زندگی اِما بوواری نشان دهد؛ کسی که رویای فرار از زندگی روستایی و دنبال کردن عیش و هیجان را در سر می‌پروراند.
3. زیبایی‌شناسی و بلندپروازی‌های هنری: فلوبر به شدت تحت تأثیر اهداف زیبایی‌شناختی رمانتیسم بود و می‌خواست اثری بیافریند که قراردادهای ادبی غالب آن دوره را به چالش بکشد. او با «مادام بوواری» قصد داشت داستانسرایی رئالیستیک را با زبان شاعرانه بیامیزد و اعماق هیجانات و تجربیات انسان را بکاود. 

شخصیت اصلی رمان «مادام بوواری»

همان‌طور که از عنوان کتاب برمی‌آید مادام بوواری یا اِما بوواری شخصیت اصلی داستان است. او دختری شهرستانی است و شیفته‌ی زیبایی، ثروت، عشق و طبقه‌ی مرفه است. اما واقعیت‌های زندگی با اهداف جاه‌طلبانه و رویایی او جور درنمی‌آید. 

شخصیت‌های داستان

شارل بوواری: همسر اِما که پزشک روستای یونویل است. او انسانی ساده است و آرزوهای خیالبافانه‌ی همسرش در دنیای او جایی ندارد. 
رودولف بولانگه: روستایی ثروتمندی که اِما هم جزو ده‌ها معشوقه‌ی او می‌شود. 
آقای لورو: تاجر حقه‌بازی که مدام اِما را ترغیب می‌کند از جنس‌های او بخرد و پولشان را بعداً بپردازد. 

خلاصه کتاب مادام بوواری

«مادام بوواری» در کدام گونه‌ی ادبی جای می‌گیرد؟

این رمان نقطه‌ی عطفی در شکل‌دهی رمان رئالیستی شناخته می‌شود. خصوصیت اصلی ادبیات رئالیسم تمرکز بر ارائه‌ی وفادارانه از زندگی روزمره با تأکید بر جزئیات موثق، شخصیت‌های باورپذیر و رویدادهای باورکردنی است. رمان‌های رئالیستی معمولاً زندگی افراد معمولی جامعه را زیر ذره‌بین قرار می‌دهند، مسائل اجتماعی و تجربیات انسانی را سرراست و بدون درگیر کردن احساسات شرح می‌دهند. «مادام بوواری» نمونه‌ی ژانر رئالیست است که تصویری پرجزئیات از زندگی شهرستانی در قرن نوزدهم فرانسه به دست می‌دهد و اِما بوواری و بقیه‌ی شخصیت‌ها ریزبینانه شخصیت‌پردازی شده‌اند. 

با چه مضامینی در رمان «مادام بوواری» مواجه می‌شویم؟

موضوع محوری رمان خواسته‌های تحقق‌نیافته‌ی اِما بوواری و تعلق خاطر همیشگی او به شهوت، هیجان و زندگی فراتر از این دنیا است. او خود را درگیر رابطه‌هایی می‌کند و در لذت‌های مادی زیاده‌روی می‌کند تا اینکه در نهایت با سرخوردگی و نومیدی مواجه می‌شود و به این ترتیب خطرهای خواسته‌های غیرواقعی و شکاف میان رویا و واقعیت پررنگ‌تر جلوه می‌کند. 

«مادام بوواری» پیش از انتشار

فلوبر به پشتکارش در یافتن کلمات و عبارات مناسب مشهور بود و اغلب روزها فقط یک جمله را ورز می‌داد تا شکل مناسبش را پیدا کند. او می‌خواست میان رئالیسم و زبان شاعرانه تعادل ایجاد کند، تصاویر واضح و سبک نوشتاری شعری داشته باشد. فلوبر بارها این اثر را بازبینی، اصلاح و چکش‌کاری کرد تا اینکه از نتیجه راضی شد. همچنین هنگامی که رمان را پیش می‌برد، داستان را برای دوستان نزدیک و نویسندگان همعصرش می‌خواند و نظر و توصیه‌ی آن‌ها را جویا می‌شد. 

بخشی از کتاب مادام بوواری

«مادام بوواری» پس از انتشار 

بعد از انتشار سریالی «مادام بوواری» در 1856، نویسنده با اتهام رعایت نکردن اخلاق مواجه شد آن هم به دلیل به تصویر کشیدن موضوعات بحث‌انگیز. فلوبر و ناشر در دادگاه حاضر شدند اما در نهایت تبرئه شدند و رمان در 1857 در قالب کتاب منتشر شد. 
نظر نیویورک تایمز دربارۀ این کتاب: « فلوبر این توانایی را دارد که از کلمات روی صفحه، زندگی خلق کند.»

دیگر آثار این نویسنده

تربیت احساسات، ترجمه مهدی سحابی، نشر مرکز
خاطرات یک دیوانه و داستان‌های دیگر، ترجمه محمدمهدی شجاعی، نشر برج
وسوسه‌ی آنتونیوس قدیس، ترجمه کتایون شهپرراد و آذین حسین‌زاده، نشر نیلوفر
آوازهای کوچکی برای ماه، ترجمه گلاره جمشیدی، نشر افق
خشم و ناتوانی، ترجمه سیروس ذکاء، انتشارات فرهنگ جاوید
سه داستان، ترجمه میرجلال‌الدین کزازی، نشر گویا
نوشتن مادام بوواری، ترجمه اصغر نوری، نشر نیلوفر
بووار و پکوشه، ترجمه افتخار نبوی‌نژاد، انتشارات دیبایه

چه ترجمه‌هایی از این کتاب در فارسی در دسترس است؟ 

ترجمه‌ مهستی بحرینی، نشر نیلوفر
ترجمه مهدی سحابی، نشر مرکز
ترجمه رضا عقیلی و محمد قاضی، نشر مجید (به‌سخن)
ترجمه مشفق همدانی، انتشارات امیرکبیر
ترجمه آرا جواهری، انتشارات پارمیس
ترجمه بهاره ربانی، انتشارات قاصدک صبا
ترجمه محمدمهدی فولادوند، انتشارات جامی (مصدق)
ترجمه نیلوفر رجایی، انتشارات مهتاب
ترجمه مینا آذری، انتشارات اکباتان
ترجمه محمد قاضی، انتشارات بدرقه جاویدان
ترجمه سمیه موحدی‌فرد، انتشارات نظاره

اگر از این کتاب خوشتان آمد، این کتاب را هم پیشنهاد می‌کنیم

کتاب آناکارنینا، نوشته لئو تولستوی، ترجمه سروش حبیبی، نشر نیلوفر
افی بریست، نوشته تئودور فونتانه، ترجمه ابوذر آهنگر، نشر افراز
بیداری، نوشته کیت شوپن، ترجمه فرزانه دوستی، نشر بیدگل
خانه‌ی شادی، نوشته ادیت وارتون، ترجمه سهیل سمی، نشر برج
تس دوربرویل، نوشته توماس هاردی، ترجمه ابراهیم یونسی

مروری بر آنچه خواندیم

«مادام بوواری» نوشته گوستاو فلوبر تصویری بی‌کم‌وکاست از زندگی یک زن در محیط شهرستانی فرانسه‌ی قرن نوزدهم ارائه می‌دهد.
این اثر نقطه‌ی عطفی در ادبیات رئالیسم، شاهکار فلوبر و یکی از تأثیرگذارترین آثار ادبی تاریخ شناخته می‌شود. 
تجربیات‌ و مشاهدات شخصی و همین‌طور میل به رد کردن قراردادهای ادبی، الهامبخش فلوبر در نوشتن این داستان بوده‌اند.
فلوبر با خلق «مادام بوواری» قصد داشت داستانسرایی رئالیستیک را با زبان شاعرانه بیامیزد و اعماق هیجانات و تجربیات انسان را بکاود.
خصوصیت اصلی ادبیات رئالیسم تمرکز بر ارائه‌ی وفادارانه از زندگی روزمره با تأکید بر جزئیات موثق، شخصیت‌های باورپذیر و رویدادهای باورکردنی است.
موضوع محوری رمان خواسته‌های تحقق‌نیافته‌ی اِما بوواری و تعلق خاطر همیشگی او به شهوت، هیجان و زندگی فراتر از این دنیا است.

Separator

یک جرعه از کتاب

در شب‌های خوش تابستان، در ساعتی که در خیابان‌های ولرم هیچ‌کس نیست و خدمتکاران در آستانه‌ی درها توپ‌پَر بازی می‌کنند، پنجره‌اش را باز می‌کرد و به لبه‌اش تکیه می‌داد. رودخانه، که به این محله «روآن» حالت ونیزِ کوچک کریهی را می‌دهد آن پایین، زیر پایش، زرد و بنفش و آبی میان پل‌ها و دیواره‌های نرده‌ایش جریان داشت. کارگرانی لب آب خم شده بودند و بازوهایشان را می‌شستند. روی تیرک‌هایی که از نوکِ بالاخانه‌ها بیرون می‌زد کلا‌ف‌های کتان آویخته بود تا خشک شود. روبه‌رویش، در آن سوی بام‌ها آسمان زلال گسترده بود و خورشید سرخ که غروب می‌کرد. چه هوای خوشی بود آنجا! چه خنکایی زیر نارون‌ها!
همگام با زندگی تنهایی‌اش کم‌تر و کم‌تر به یاد همسرش می‌افتاد. خوشی تازه‌ی زندگی مستقل به زودی تنهایی را برایش قابل تحمل‌تر کرد. اکنون دیگر می‌توانست ساعت‌های شام و ناهارش را تغییر بدهد. هر ساعتی دلش خواست بیرون برود یا به خانه برگردد بدون آنکه لازم باشد به کسی توضیحی بدهد، و هنگامی که بسیار خسته بود خود را روی تخت بیندازد و همه‌ی آن را اشغال کند. چنین بود که به خودش می‌رسید، خودش خودش را لوس می‌کرد و می‌پذیرفت که بقیه هم دلداری‌اش بدهند. از طرف دیگر، مرگ همسرش در زندگی حرفه‌ای هم برایش کم فایده نداشت، چون به مدت یک ماه همه گفته بودند: «طفلک این جوان! چقدر بدبخت!» اسمش سر زبان‌ها افتاده بود؛ مشتری‌هایش بیشتر شده بودند؛ وانگهی هر وقت دلش می‌خواست به «برتو» می‌رفت. امیدی داشت که نمی‌دانست به چیست؛ شادکامی گنگی حس می‌کرد. وقت شانه کردن موهای شقیقه‌اش در آینه به نظرش می‌آمد که چهره‌اش خوشایندتر شده است.
اِما رفته رفته ایرادگیر و هوسباز می‌شد. غذاهایی برای خودش سفارش می‌داد اما لب به آن‌ها نمی‌زد. یک روز فقط شیر خالی می‌خورد و فردایش تا دوازده فنجان چای می‌نوشید. اغلب با سرسختی از بیرون رفتن خودداری می‌کرد، سپس نفسش می‌گرفت، پنجره‌ها را باز می‌کرد و پیرهن سبک می‌پوشید. بعد از آنکه خوب با خدمتکار درشتی می‌کرد به او هدیه‌ها می‌داد یا می‌فرستادش که برای گردش پیش همسایه‌ها برود، یا اینکه گاهی همه‌ی پول سفید کیفش را برای فقیر می‌انداخت در حالی که هیچ نرم‌خو نبود و عواطفش نسبت به دیگران به آسانی برانگیخته نمی‌شد، مثل اکثر مردمانی که اصلیت روستایی دارند و همواره اثری از کبره‌ی دست‌های خشن پدرانشان در درونشان باقی می‌ماند.
Separator

خلاصه کتاب

اِما بوواری زنی زیبا و باهوش است که با شارل بوواری، پزشک روستا، ازدواج می‌کند تا از زندگی کسل‌کننده‌ در مزرعه پدرش فرار کند. هرچند، خیلی زود از ازدواجش پشیمان و سرخورده می‌شود و حسرت هیجان و زندگی لوکسی را می‌خورد که در رمان‌های رمانتیک درباره‌شان می‌خواند. آرزوی اِما برای داشتن زندگی پرزرق‌وبرق‌تر باعث می‌شود او دو رابطه‌ی غیرزناشویی و خارج از عرف شکل بدهد. ابتدا او با رودولف بولانگه، مرد ثروتمندی که عاقبت ترکش می‌کند، وارد رابطه می‌شود. بعد از آن اِما با لئون دوپوآ رابطه‌ای را آغاز می‌کند؛ او دانشجوی حقوق است و عشق به ادبیات و هنر ویژگی مشترک او و اِما به حساب می‌آید. 
با جلو رفتن رمان، ولخرجی‌های بیجای اِما برای اجناس لوکس و زندگی شخصی به شدت پیچیده‌ی اِما او را بیش از پیش گرفتار بدهی و یأس می‌کند. با بیشتر شدن مشکلات مالی و شکست‌های عشقی‌اش، مأیوس می‌شود و عاقبت با خوردن آرسنیک دست به خودکشی می‌زند. 
بعد از مرگ اِما، شارل بوواری به خیانت‌ها و بدهی‌های اِما پی می‌برد. از کرده‌های همسرش دچار بهت و اندوه می‌شود و سنگینی‌ این‌ها با بار بدهی‌های او دوبرابر می‌شود و ابتدا شارل را به بستر بیماری و بعد مرگ می‌کشاند. در نتیجه دختر اِما و شارل بوواری یتیم می‌شود. 
Separator

درباره نویسنده

گوستاو فلوبر (1880- 1821) بیشتر برای خلق شاهکار «مادام بوواری» شناخته می‌شود. او در روآن فرانسه به دنیا آمد و اغلب افراد خانواده‌اش پزشک بودند. خود فلوبر در ابتدا تحصیلاتش را در رشته‌ی حقوق ادامه داد اما بعد تمرکزش را روی نویسندگی گذاشت. او نویسنده‌ی تأثیرگذار ادبیات رئالیسم قرن نوزدهم فرانسه و یکی از بزرگ‌ترین رمان‌نویس‌های ادبیات غرب شناخته می‌شود. آثار او بر نویسندگانی مانند گی دو موپاسان، امیل زولا و آلفونس دوده تأثیرگذار بوده است. فلوبر به ریزبینی و وسواس در انتخاب کلمات و عبارات شناخته می‌شود. 
Separator

سوالات متداول

• موضوعات کهنه‌نشدنی
• شخصیت‌پردازی‌های پرجزئیات
• معیارهای ادبی
• نقد جامعه
• بافتار تاریخی
دوستداران ادبیات کلاسیک و ادبیات فرانسه، خوانندگانی که به روانشناسی شخصیت‌ها علاقه دارند و پژوهشگران فمنیست و مطالعات جنسیتی.
Separator

کتاب‌های مشابه

Separator

نظر کاربران

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.