دربارهی کتاب «دروغگویی روی مبل»
معرفی کتاب
«دروغگویی روی مبل» رمانی است نوشتهی اروین د. یالوم، روانپزشک و نویسندهی آمریکایی مشهور. یالوم در این اثر داستانی رابطهی پیچیده و گاه نامتعارف رواندرمانگر و مراجعهکنندهاش را بررسی میکند و در این مسیر حدومرزهای اخلاق حرفهای و وضعیت ذهن انسان را میکاود. داستان سه رواندرمانگر را دنبال میکند که هر کدام رویکرد منحصربهفردی به رواندرمانگری دارند و هر سه با مشکلات شخصی خاص خودشان دستوپنجه نرم میکنند. سیمور، رواندرمانگری سنتگرا، محدودهی اخلاقی را در مورد یکی از مراجعهکنندگانش زیر پا میگذارد؛ مارشال با رفتارهای وسواسی خودش دست به گریبان است و پول نقش مهمی برایش بازی میکند؛ ارنست لش که کمک به بیماران را سرلوحهی کار خود قرار داده، رویکرد رواندرمانگری جدید و رادیکالی را ابداع میکند که ممکن است عواقب فاجعهباری داشته باشد.
یالوم طی روایت این داستان تفکربرانگیز، دشواریهای روند رواندرمانی، نقش مناسبات قدرت و دروغهایی که گهگاه در اتاق روانکاوی گفته و شنیده میشود را بیان میکند. در مجموع کتاب «دروغگویی روی مبل» رفتار انسان و جهان رواندرمانگری را که اغلب محرمانه و پوشیده است، به شکلی گیرا و هوشمندانه به تصویر میکشد.
«دروغگویی روی مبل» چطور نوشته شد؟
اروین یالوم برای نوشتن «دروغگویی روی مبل» از تجربیات گستردهاش در روانپزشکی و روانکاوی استفاده کرده و همینطور علاقهاش به رابطهی پیچیدهی رواندرمانگر و مراجعهکنندگانش و هزارتوی ذهن انسان باعث شده این رمان را بنویسد. یالوم گفته است حرفهی رواندرمانگری تأثیر بسزایی بر نوشتههایش گذاشته. او در مصاحبه با نیویورک تایمز گفته که به نظرش ماجراهای مراجعهکنندگانش «از هر داستانی گیراترند».
شخصیتهای اصلی رمان «دروغگویی روی مبل»
این کتاب یک مجموعه شخصیت دارد که هر کدام داستان مجزا و مشکلات شخصی خودش را دارد. سه شخصیت اصلی رمان رواندرمانگرانی هستند که با چالشهای مختلفی در زندگی حرفهای و شخصیشان دست به گریباناند.
سیمور تروتر: روانکاوی سنتگرا که رابطهای عمیق را با مراجعهکنندهاش شکل میدهد، سر دوراهی اخلاقی گیر میافتد و دست آخر حدومرزهای حرفهای را زیر پا میگذارد.
مارشال استریدر: رواندرمانگری که رفتارهای وسواسگونهی خودش گرفتارش کرده و فکر و ذکرش موفقیت مالی شده است.
ارنست لش: رواندرمانگری متعهد. او رویکرد رواندرمانگری جدید و رادیکالی را عرضه میکند که عواقب جبرانناپذیری برای خود و مراجعهکنندگانش در پی دارد.
«دروغگویی روی مبل» در کدام گونهی ادبی جای میگیرد؟
میشود این کتاب را در ژانرهای مختلف دستهبندی کرد:
ادبیات روانکاوی: چون به بررسی ذهن انسان، رواندرمانگری و رابطهی میان رواندرمانگر و مراجعهکنندگانش میپردازد. انگیزهها، هیجانات و مشکلات فردی شخصیتها را به گونهای زیرورو میکند که پیچیدگیهای رفتار انسان و روانش را آشکار و واضح به نمایش میگذارد.
ادبیات معاصر: از آنجا که وقایع داستان در روزگار کنونی روی میدهد و به مسائلی میپردازد که به جامعهی امروزی مرتبط است. موضوعاتی همچون اخلاقیات در رواندرمانگری، نقش پول در سیستم خدمات درمانی و چالشهایی که افراد در حوزهی سلامت روان با آن روبرویند، بررسی میشود.
ادبیات داستانی: اگر سیر تحول شخصیتها، درونمایههای تفکربرانگیز و نثر پرظرافت نویسنده را در نظر بگیریم، میتوانیم این اثر را جزو ادبیات داستانی بدانیم. هدف این رمان این است که نهتنها داستانی جذاب را روایت کند، بلکه قصد دارد تفسیری از جامعه و سرشت انسانی فراهم کند.
با چه مضامینی در رمان «دروغگویی روی مبل» مواجه میشویم؟
دوراهیهای اخلاقی که رواندرمانگرها با آن روبرو میشوند، به خصوص زمانی که زندگی شخصی و مسئولیتهای حرفهای با هم تداخل پیدا میکنند. بررسی و نمایش پیچیدگیهای ذهن انسان و جستجو برای یافتن معنا و رضایت در زندگی. بررسی رویکردهای مختلف به رواندرمانگری و کارآمدیشان و همینطور بازی قدرتی که میان رواندرمانگر و مراجعهکنندگانش وجود دارد. در نهایت، موضوعی که میتوان از عنوان کتاب به آن پی برد: فریب که اشاره به دروغهای مراجعهکننده به رواندرمانگر و توانایی رواندرمانگر در فریب دادن خود و بیمارش دارد.
نویسنده در «دروغگویی روی مبل» چه میخواهد بگوید؟
اول این را که گاهی در رابطهی رواندرمانی هم فرد سر دوراهیهای اخلاقی گیر میافتد و بازی قدرت پیش میآید. یالوم نشان میدهد حتی باتجربهترین رواندرمانگرها هم مجبور میشوند تصمیمهای سخت بگیرند و برای حفظ حدومرزهای حرفهای تقلا کنند. دوم اینکه، راستی و اصالت در روند درمانی مهم است، اما گاهی ممکن است همین موارد هم دشوار باشند و نتوان به دستشان آورد. سوم اینکه، زندگی شخصی رواندرمانگرها میتواند روی کار حرفهایشان تأثیر بگذارد. درگیریهای شخصی، تعصبات و اعتقادات رواندرمانگرها شیوهی کارشان را شکل میدهد و همین موضوع روی رابطهشان با بیمار تأثیر میگذارد.
انتشار «دروغگویی روی مبل» چه بازتابی داشت؟
بسیاری از منتقدان و خوانندگان این کتاب را برای مطرح کردن درونمایههای پیچیده، سبک روایی درگیرکننده و تصویر روشنگرانهای که از روند درمانی به نمایش میگذارد، ستودهاند. برخی توانایی یالوم برای ادغام درونمایههای تفکربرانگیز با شخصیتهای جذاب را تحسین کردهاند. همچنین، صداقت، هوشمندی و خط داستانی درگیرکنندهی رمان مورد توجه قرار گرفته است.
جوایز و عملکرد «دروغگویی روی مبل»
مدال طلایی بخش داستانِ انجمن جامعهی کالیفرنیا در سال 1997. این جایزه به آثار ادبیای اهدا میشود که داستانپردازی، شخصیتپردازی و کاوش درونمایهها در آن بینظیر است.
جای «دروغگویی روی مبل» در کتابخانهتان کجاست؟
میتوانید در کنار کتابهای ادبیات روانکاوی بگذاریدش چراکه به وضعیت ذهن انسان، رواندرمانی و رابطهی درمانی میپردازد. با توجه به تمرکز کتاب بر سلامت روان و روند رواندرمانی، میتوانید «دروغگویی روی مبل» را در قفسهی کتابهای ادبیات درمان یا کنار کتابهایی که داستانشان با خدمات درمانی و حرفهی پزشکی مرتبط است، بگذارید. از آنجا که وقایع داستان در دورهی کنونی روی میدهد و با مسائل جامعهی امروزی سروکار دارد، قفسهی کتابهای ادبیات معاصر یا مدرن انتخاب دیگر شماست.
چه ترجمههایی از این کتاب در فارسی در دسترس است؟
ترجمهی حسین کاظمی یزدی، انتشارات صبح صادق
ترجمهی بهاره نوبهار، نشر قطره
ترجمهی موسی رضایی، انتشارات اسپینا
اگر از این کتاب خوشتان آمد، این کتاب را هم پیشنهاد میکنیم
کتاب درمان شوپنهاور از همین نویسنده که رواندرمانگری را دنبال میکند که با گروههای مختلف جلسات گروهی رواندرمانی برگزار میکند و داستانش به درونمایههای فلسفی و جستجو برای یافتن معنا میپردازد.
مروری بر آنچه خواندیم
• یالوم در این اثر داستانی رابطهی پیچیده و گاه نامتعارف رواندرمانگر و مراجعهکنندهاش را بررسی میکند.
• «دروغگویی روی مبل» داستان سه رواندرمانگر که هر کدام رویکرد منحصربهفردی به رواندرمانگری دارند.
• به نظر یالوم ماجراهای مراجعهکنندگانش «از هر داستانی گیراترند».
• این کتاب یک مجموعه شخصیت دارد که هر کدام داستان مجزا و مشکلات شخصی خودش را دارد.
• میشود این کتاب را در ژانرهای ادبیات روانکاوی، ادبیات معاصر و ادبیات داستانی دستهبندی کرد.
• بررسی و نمایش پیچیدگیهای ذهن انسان و جستجو برای یافتن معنا و رضایت در زندگی از درونمایههای کتاب است.
• حتی باتجربهترین رواندرمانگرها هم مجبور میشوند تصمیمهای سخت بگیرند و برای حفظ حدومرزهای حرفهای تقلا کنند.
• صداقت، هوشمندی و خط داستانی درگیرکنندهی رمان مورد توجه قرار گرفته است.
• لایههای داستان «دروغگویی روی مبل» مثل گلبرگهای گلی غنچهکرده، یکی یکی باز میشوند.
• دکتر اروین د. یالوم، روانپزشک اگزیستانسیالیستی، نویسنده و استاد بازنشستهی روانکاوی دانشگاه استنفورد است.
• برای آشنایی با جهان رواندرمانگری «دروغگویی روی مبل» را بخوانید.
• طرفداران آثار اروین یالوم این کتاب را از دست ندهند.
• مطالعهی «درمان شوپنهاور» از اروین یالوم را هم پیشنهاد میکنیم.
یک جرعه از کتاب
هرچند که این دو زن از جنبههای بسیار به هم شبیه هستند، در یک جنبهی مهم با هم تفاوت دارند: ماهیت ازدواجشان. یکی رابطهی متعارض و پرکشمکشی با همسرش داشته و دیگری رابطهای عاشقانه، توأم با احترام متقابل. حالا سؤال من از شما این است که هر کدام از این بیوهها کدام رابطه را با همسرانشان داشتهاند؟»
خلاصه کتاب
سیمور تراترِ هفتادویک ساله، عضو ارشد انجمن روانکاوی آمریکا و رئیس سابق انجمن روانکاوی آمریکا، معتقد است رواندرمانگرها باید هر کاری از دستشان برمیآید برای بهبود حال بیمارشان انجام دهند و رویکردی منحصربهفرد برای هر یک از بیمارانشان به کار ببرند. سیمور تراتر براساس اصول شخصی خودش، رابطهای غیراخلاقی با بیمارش برقرار میکند که چهل سال از خودش جوانتر است و شرایطی ویژه دارد که در نهایت باعث میشود ارنست لش این موضوع را به کمیتهی اخلاقی گزارش دهد تا این مورد را مدیریت کنند. در واقع داستان با روایت ماجرای سیمور تراتر آغاز میشود. بخش کوچکی از رمان به بازگویی این رابطه اختصاص دارد، اما تأثیری که سیمور روی ارنست میگذارد تا پایان کتاب همراه ارنست میماند. در ادامهی داستان، رابطهی ارنست با یکی از بیمارانش روایت میشود. ارنست هم اصول خاصی را در حرفهاش دنبال میکند، اصولی که او را ترغیب میکند صداقت و رابطهای بیشیلهپیله با بیمارانش داشته باشد؛ این خصوصیت باعث میشود او گاهی دست خودش را پیش بیمارانش رو کند. آسیبدیدهترین بیمار ارنست، جاستین استرید است. پنج سال است که سه بار در هفته نزد ارنست میرود. جاستین در نخستین جلسات از ارنست خواهش کرده بود کمکش کند نقطهی پایان زندگی زناشوییاش را بگذارد، ولی پنج سال گذشته و ارنست هنوز نتوانسته جاستین را به این کار ترغیب کند. اما ناگهان به رواندرمانگرش خبر میدهد که همسرش را ترک کرده و شب را با زن دیگری گذرانده است. میگوید: «وقتی میبینم باید یک کاری انجام شود، نمیخواهم وقتم را هدر بدهم.» ارنست با شنیدن این حرفها جا میخورد. پنج سال است که به هر دری زده تا جاستین همسرش را ترک کند، ولی ناگهان میبیند که جاستین نمیخواهد وقتش را هدر بدهد و از او جدا شده؟
این جلسهی رواندرمانی ارنست و جاستین بسیار پرچالش و خواندنی است و حتی وقتی پای همسر جاستین وسط کشیده میشود، داستان جالبتر میشود.
سرانجام، ماجرای مارشال استراید با بیمارانش روایت میشود. مارشال استاد ارنست است و مدام تشویقش میکند حرفهای رفتار کند و در برخورد با بیمارانش از اصول و قوانین پیروی کند. اما خود مارشال که درگیر رفتارهای وسواسی است، سر پول با یکی از بیمارانش به مشکل میخورد.
درباره نویسنده
از مهمترین آثار نظری او میتوان به «رواندرمانی اگزیستانسیال» نام برد که سال هاست به عنوان منبعی مهم و موثر برای رواندرمانگران و بیماران مورد استفاده قرار میگیرد.
یالوم در کنار فعالیتهای علمی و پژوهشیاش، حضوری پررنگ در ادبیات داشت. او یکی از معروفترین نویسندگان رمانهای روانشناختی است؛ رمانهایی که مسائل بنیادین روانشناسی را از رهگذر تجربههای زیسته، دستمایهی خلق داستان میکنند. از مشهورترین آثار داستانی او میتوان به «وقتی نیچه گریست»، «درمان شوپنهاور» و «مسئلهی اسپینوزا» اشاره کرد.
از یالوم به عنوان مهمترین روانکاو زنده هم یاد میشود. او در حال حاضر ۹۱ سال سن دارد.