قصهی «ما شروعش میکنیم»
شخصیتهای اصلی «ما شروعش میکنیم» لیلی کینکید و اطلس کاریگان، دو دلدادهی قدیمیاند که دست روزگار دوباره آنها را به هم رسانده. هر دو آنها نوجوانی پردرد و آزاری داشتهاند. قصه درست از نقطهی پایان «ما تمامش میکنیم» آغاز میشود. لیلی و اطلس هر دو در تلاشاند تا به رابطهی عاشقانهشان قوام و دوام ببخشند و هر یک در این مسیر با موانعی مواجهاند. لیلی نگران شوهر سابقش، رایل، است که توانایی مهار خشمش را ندارد و به ارتباط او با اطلس بهشدت حسادت میکند. اطلس هم با مادر آزارگرش درگیر است که درست همان رفتاری را که در کودکی با او داشت حالا با برادر ناتنیِ دوازدهسالهاش نیز دارد. مادر، اطلس را حتی از وجود این برادر هم بیاطلاع نگه داشته بود. اطلس و لیلی مصمماند تا در کنار هم به روابط مسمومشان با اطرافیان آزارگرشان پایان بدهند و فصلی تازه و سالم از زندگی را آغاز کنند.
هشتصد هزار نسخه فقط در یک روز
«ما شروعش میکنیم» در پایان اولین روز توزیع هشتصد هزار نسخه به فروش رفت که این عدد شامل نسخههای پیشخرید نیز هست. این رمان در صدر فهرست پرفروشهای داستانیِ نیویورک تایمز هم قرار داشت و در رتبهبندی هفتهنامهی پابلیشر سومین رمان پرمخاطب سال ۲۰۲۲ شد.
شخصیتهای «ما شروعش میکنیم»
- لیلی کینکِید، از قهرمانهای قصه و عشق اول اطلس. مادر دستتنهای امرسون که هم کودکی پررنجی را از سر گذرانده هم ازدواجی پررنج را.
- اطلس کاریگان، یکی از قهرمانهای قصه، عشق اول لیلی، برادر بزرگ جاش، آشپزی مشهور.
- رایل کینکید، ضدقهرمان قصه، شوهر سابق آزارگر لیلی، متخصص مغز و اعصاب. رایل در تقلاست تا خشمش و مهر بیاندازهاش به لیلی را مهار کند اما مدام پا را از مرزها آن طرفتر میگذارد.
- جاش، برادر اطلس و پسر سوتان. سرسخت، بامزه و مشاهدهگر. اطلس از وجود جاش بیاطلاع است و تازه وقتی پسرک از دست مادر آزارگرشان فرار میکند با او آشنا میشود.
- الیسا، دوست صمیمی لیلی، خواهر رایل. الیسا با لیلی همدل و همراه است و او را به برقراری ارتباط با اطلس تشویق میکند.
- تئو، پسری دوازدهسالهی بروس، محرم راز اطلس و دوست جاش. تئو بهرغم سنوسال کمش برای اطلس مثل رواندرمانگر عمل میکند.
- جنی بلوم، مادر لیلی. جنی هم که تا پیش از فوت شوهرش زندگی پررنجی با او داشته، حالا در کنار دوستپسرش، راب، زندگی آرامتری را تجربه میکند.
- امرسون، دختر لیلی و رایل. نام او را به یاد برادر فوتشدهی رایل و الیسا گذاشتهاند.
- ساتن، مادر اطلس و جاش. او هر دو فرزندش را آزار میدهد و سرانجام سرپرستی جاش را به اطلس میبازد.
- تیم، ناپدری اطلس و پدر جاش. او هم اطلس را آزار میداده و هیچ علاقهای به ارتباط داشتن با جاش هم از خود نشان نمیدهد.
- مارشال، شوهر آلیسا و دوست صمیمی رایل. او آدم باثباتی است و در مواجهه با رایل با همسرش موافق و همراه است.
- رایلی، دختر الیسا و مارشال که نامش را از داییاش گرفته.
- لوسی، همکار لیلی و هماتاقی سابق او.
- برد، دوست و همکار اطلس، پدر جاش.
- دارین، همکار اطلس که از لیلی خوشش میآید.
- راب، دوستپسر جنی.
«کالین هوور» موفقترین نویسندهی ینگهدنیا
تا اکتبر ۲۰۲۲ بیش از بیست میلیون نسخه از کتابهای کالین هوور به فروش رفته است. الکساندرا التر از خبرنگاران مطرح نیویورک تایمز مینویسد «اینکه بگوییم او فعلاً پرفروشترین رماننویس ایالات متحده است و حتی او را با دیگر نویسندگان موفقی مقایسه کنیم که به فهرست نیویورک تایمز راه یافتهاند، بیانصافی در حق گستره و وفاداری مخاطبینش است.» هوور تابهحال پنج بار نامزد جایزهی رمان برگزیده از نظر مخاطبان گودریدز شده و از این میان دو بار با رمانهای «اعتراف» (Confess) و «با ما تمام میشود» برندهی این جایزه شده است.
از نویسندهی «ما شروعش میکنیم» دیگر چه کتابهایی در بازار ایران هست؟
- کتاب نهمین روز از ماه نوامبر ، نشر کولهپشتی، ترجمهی زهرا گلشاهی / انتشارات جامی، ترجمهی سوما زمانی / انتشارات نیکفرجام، ترجمهی سودابه مرادنیا.
- «ما تمامش میکنیم»، نشر آموت، ترجمهی آرتمیس مسعودی / نشر میلیکان، ترجمهی ساناز کریمی.
- «و کسی نماند جز ما»، نشر میلیکان، ترجمهی ساناز کریمی.
- «یاد او»، نشر آموت، ترجمهی عباس زارعی / نشر آنجا، ترجمهی الهه مهدوی.
- «اگر حقیقت این باشد»، نشر آموت، ترجمهی عباس زارعی.
- «اشکهایی که در سکوت جاری شدند»، نشر ایرانبان، ترجمهی مریم رفیعی.
- «وریتی»، نشر جامی، ترجمهی فروزنده دولتیاری / نشر هیرمند، ترجمهی بامداد بهنام / نشر سنگ، ترجمهی زهرا رحیمی.
- «اسیر سرنوشت»، نشر جامی، ترجمهی محمدجواد شجاعی.
- «همهی خوبیهایت»، نشر جامی، ترجمهی محمدجواد شجاعی.
چند ترجمه از «ما شروعش میکنیم» در بازار هست؟
- نشر آموت، ترجمهی آرتمیس مسعودی.
- نشر جامی، ترجمهی فروزنده دولتیاری.
- نشر میلیکان، ترجمهی مهدی شمسایی.
منتقدین دربارهی «ما شروعش میکنیم» چه میگویند؟
- «ملکهی پرفروشها!» (یو اس ای تودی)
- «"ما شروعش میکنیم" آینهی تمامنمایی است از خشونت خانگی و رنجی که انسان به انسان تحمیل میکند.» (پیپل)
- «هوور در این جلد از پیش هم بیمحاباتر به کنکاش سویههای تاریکتر مهر و عشق میپردازد و از ملزومات حقیقی رسیدن به "پایان خوش" میگوید.» (هفتهنامهی پابلیشر)
مروری بر آنچه خواندیم
- کالین هوور نویسندهی چهلوسه سالهی آمریکایی است که رمانهای عاشقانه و مناسب گروه سنی جوانان مینویسد.
- هوور را بیشتر با رمان «با ما تمام میشود» میشناسند که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد. مجلهی تایم امسال نام او را در فهرست صد انسان تأثیرگذار جهان جای داد.
- تا اکتبر ۲۰۲۲ بیش از بیست میلیون نسخه از کتابهای کالین هوور به فروش رفته است.
- الکساندرا التر از خبرنگاران مطرح نیویورک تایمز مینویسد «اینکه بگوییم او فعلاً پرفروشترین رماننویس ایالات متحده است و حتی او را با دیگر نویسندگان موفقی مقایسه کنیم که به فهرست نیویورک تایمز راه یافتهاند، بیانصافی در حق گستره و وفاداری مخاطبینش است.»
- هوور تابهحال پنج بار نامزد جایزهی رمان برگزیده از نظر مخاطبان گودریدز شده و از این میان دو بار با رمانهای «اعتراف» و «با ما تمام میشود» برندهی این جایزه شده است.
- «ما شروعش میکنیم» ادامهی رمان پرفروش «ما تمامش میکنیم» کالین هوور است و به گفتهی نویسنده اساساً به قصد تشکر از استقبال بینظیر خوانندگان نوشته شده است.
- در این جلد هم در خلال قصه روابط پیچیدهی آدمها واکاوی میشود و به گوشهای از رنجهایی که گهگاه به زندگی هم تحمیل و در مقابل مایههای تسلیای که برای هم فراهم میکنند، پرداخته میشود.
- تمرکز «ما شروعش میکنیم» بر لیلی کینکید و اطلس کاریگان، دو دلدادهی قدیمی است که دست روزگار دوباره آن دو را به هم میرساند. هر دو آنها نوجوانی پردرد و آزاری داشتهاند. قصه درست از نقطهی پایان «ما تمامش میکنیم» آغاز میشود.
- راوی هر فصل به تناوب لیلی و اطلس است و زمان روایت هم مدام میان گذشته و حال در رفتوآمد است. لیلی دفتر خاطراتی دارد که روزنوشتهایش را خطاب به الن دیجنرس، مجری محبوب برنامههای تلویزیونی آمریکا، نوشته و اطلس هم چندین و چند نامه برای لیلی نوشته است. متن این روزنوشتها و نامهها هم با قصه درمیآمیزد.
- «ما شروعش میکنیم» در پایان اولین روز توزیع هشتصد هزار نسخه به فروش رفت که این عدد شامل نسخههای پیشخرید نیز هست.
- این رمان در صدر فهرست پرفروشهای داستانیِ نیویورک تایمز هم قرار داشت و در رتبهبندی هفتهنامهی پابلیشرز سومین رمان پرمخاطب سال ۲۰۲۲ بود.
- «ما شروعش میکنیم» برندهی کتاب سال دابلیو اچ اسمیت در ۲۰۲۲ شد.
یک جرعه از کتاب
میدانم بهنظر میرسد که دارم پیشاپیش خیالبافی میکنم، اما موضوع اطلس است. مگر اینکه اطلس آدم دیگری شده باشد، وگرنه دوست داشتنش کار بسیار آسانی است، الن. برای همین خیلی مرددم، چون میترسم رابطهی من و اطلس به سرانجام برسد.
و اگر به سرانجام برسد، رایل در مورد رابطهی جدید من چه احساسی خواهد داشت؟ امرسون تقریباً یکساله است و ما تمام این سال را بدون مشکلات نهچندانی پشتسر گذاشتهایم. البته میدانم برای این است که وارد جریان یکنواختی از زندگی شدهایم که تابهحال مختل نشده است. پس چرا احساس میکنم با واردشدن اطلس به قضیه غوغایی به پا میشود؟
منظورم این نیست که رایل سزاوار آن است که در این موقعیت حساس نگرانش باشم، اما ممکن است زندگی عاشقانهام را به جهنم تبدیل کند. چرا رایل اینقدر ذهنم را مشغول کرده است؟ ماجرا اینگونه بهنظر میرسد؛ گویی نخست اتفاقات شگفتانگیزی رخ میدهد، اما همین که میخواهم از این اتفاقات لذت ببرم، در نهایت بخشی از وجودم که هنوز براساس رایل و واکنشهای احتمالیاش تصمیم میگیرد این خوشی را برایم به زهرمار تبدیل میکند.
بیشتر از هر چیزی از واکنشهای او میترسم. میخواهم امیدوار باشم که او حسادت نمیکند، اما خواهد کرد. اگر با اطلس قرار بگذارم، او شرایط را برای همه سخت میکند. حتی با وجود اینکه میدانم طلاق انتخاب درستی بود، هنوز هم عواقب آین انتخاب گریبانگیرم است.
خلاصه کتاب
لیلی در نوجوانی با اطلس کوریگان، پسری سرکش و ناآرام، آشنا شده بود. اطلس از خانه فرار کرده بود و در خانه خالی کنار خانه لیلی زندگی میکرد. لیلی، که قلب مهربانی داشت، از اطلس مراقبت کرد و به او غذا داد. در آن سرمای زمستان، عشقی عمیق بین آن دو شکل گرفت.
اما سالها گذشت و لیلی، اطلس را فراموش کرد. او با رایل آشنا شد و ازدواج کرد. رایل مردی موفق و خوشنام بود و لیلی فکر میکرد که زندگیاش را به دست آورده است. اما ازدواج آنها پر از مشکلات بود. رایل مردی خشن و کنترلگر بود و لیلی را تحت فشار قرار میداد.
روزی، لیلی دوباره اطلس را دید. اطلس حالا یک سرآشپز موفق بود. لیلی متوجه شد که هنوز هم عاشق اطلس است. اما میدانست که رابطه با او، زندگیاش را زیر و رو خواهد کرد.
لیلی و رایل از هم جدا شدند. لیلی حضانت دخترشان را به دست آورد و به خانهای کوچک نقل مکان کرد. حالا او آزاد بود تا با اطلس رابطه برقرار کند.
اطلس هم از علاقه لیلی خوشحال بود. او میخواست که لیلی را فراموش نکند. اما میدانست که رایل، از بودن او در زندگی لیلی و دخترش متنفر خواهد بود.
لیلی و اطلس شروع به ملاقات کردند. اما ذهن لیلی به زودی درگیر واقعیت زندگیاش شد. او میدانست که باید تصمیمی بگیرد. آیا باید به عشقش با اطلس ادامه دهد، حتی اگر این کار به معنای از دست دادن رایل و دخترش باشد؟
داستان ما شروعش میکنیم، بین افکار و دیدگاههای لیلی و اطلس جابهجا میشود. خواننده با دو شخصیتی مواجه میشود که هر دو عاشق هستند، اما هر دو هم نگران آینده هستند.
آیا لیلی میتواند جلوی همسر سابق حسودش بایستد و به عشق سابقش برسد؟
این سؤالی است که خواننده باید در طول داستان به آن پاسخ دهد.