دربارهی رمان «سور بز»
معرفی کتاب
رمان «سور بز» به آخرین روزهای دیکتاتوری تروخیو در دومینیکن اختصاص دارد و ما را به سال ۱۹۹۶ و در اصل به اوایل دههی ۱۹۶۰ و دقیقاً سال ۱۹۶۱ در سن دومینگه میبرد. جاییکه تروخیوی ظالم، قربانی یک سوءقصد مرگبار میشود. روایت «سور بز» بهطور عمده، حول محور سه روایت اصلیِ درهمتنیده شکل میگیرد که نشانهی مهارت یوسا در هنر ترکیب عناصر رمان است.
بارگاس یوسا موفق میشود تصویری گیرا از درون راهروهای قدرت بهدست دهد. دنیایی وحشتانگیز، مملو از انواع نابسامانیها، تحقیر و حقارتها، کینهورزیها، رقابتجوییهای پنهان، تحرکات آزاررسان و مناقشه. دنیایی که حاکم ظالمش امور خصوصی و عمومی را درهم میآمیزد و ثروتها و پتانسیلهای تولید ثروت را به نفع خودش مصادره میکند.
از یکسو اطلاعات را کنترل و دستکاری میکند و از سوی دیگر، آنچنان فضایی از بیاعتمادی و مظنونبینی در اطرافش ایجاد مینماید که حتی نزدیکترین نزدیکانش نیز نمیتوانند خودشان را در امان ببینند.
یوسا برای نوشتن «سور بز» مدتها مشغول تحقیق و خواندن حرفهای خانوادهی قربانیان و زندانیان و خاطرات بهجا مانده از آنها بود.
نیویورک تایمز این کتاب را این طور توصیف کرده است: کتابی قدرتمند، پیشگامانه و جذاب.
ژانر ادبی «سور بز» چیست؟
«سور بز» رمانی است تاریخی. یعنی نویسنده داستانی را روایت میکند که منشاء تاریخی دارد اما این همهی ابعاد این رمان نیست. در این رمان هم یوسا مثل اغلب آثارش در تاریخ و فرهنگ انسان امریکای لاتین کندوکاو میکند و به عناصر مهم فرهنگ امریکای لاتین و آن خطه، مثل عشق و خشونت و مبارزه برای آزادی میپردازد. از این حیث «سور بز» با دیگر آثار یوسا مثل «گفتوگو در کاتدرال» و «جنگ آخرالزمان» و «زندگی واقعی الخاندرو مایتا» در یک ردیف قرار میگیرد.
نوشتن «سوربز» به چه ایامی برمیگردد؟
در سال ۱۹۶۷ دو نویسندهی جوان کارلوس فوئنتس مکزیکی و ماریو بارگاس یوسا پرویی، در لندن با هم ملاقات میکنند. آنها در این ملاقات که به مکالمهای طولانی میانجامد، چهرههای باورنکردنی، غمانگیز و در عینحال خندهدار دیکتاتورهای امریکای لاتین را بررسی میکنند. از همان زمان برای این دو نویسندهی بزرگ آینده، این پرسش مطرح شد که ادبیات واقعاً چگونه میتواند با این واقعیت، یعنی ماجراهای دیکتاتورها، رقابت کند؟ چگونه روایت میتواند در برابر چنین پرسوناژهایی مقاومت نماید؟ ایدهی اصلی رمان «سور بز» به همان ملاقات و گفتوگوها برمیگردد. اصولاً پرداختن به دیکتاتورها یکی از دغدغههای اصلی نویسندگان امریکای لاتین بوده است، چراکه این دیکتاتورها نقش عمدهای در شکلگیری امریکای لاتین و انسان امریکای لاتین داشتهاند. مارکز «پاییز پدرسالار» را مینویسد، فوئنتس «زمین ما» و روا باستوس «قدرت عالمتاب» را.
لایههای گوناگون رمان «سور بز»
«سور بز» فقط یک وقایعنگاری ساده سالهای سیاه دومینیکن تحت دیکتاتوری تروخیو نیست. ما وقایع آن سالها را از نگاه رماننویسی به نام ماریو بارگاس یوسا میخوانیم. نگاهی که با نگاه یک مورخ ابداً قابل مقایسه نیست. زیرا یوسا روایتگر زندگی درونی شخصیتهای درام تا ناخوشایندترین اعماق آن است و البته سرآمد همهی شخصیتپردازیهای «سور بز» خود تروخیو است. ما در «سور بز» مستقیماً با چهرهی دیکتاتور آشنا میشویم. به دیکتاتوری که به گفتهی خود یوسا از «پررمزورازترین دیکتاتوریهای امریکای لاتین بوده است.»
جالب است بدانید یوسا گفته در «سور بز» نخواسته از تروخیو یک غول بیشاخ و دم بسازد، بلکه انسانی را میسازد کاملاً ملموس و شناختنی و به همین دلیل بسیار ترسناک و هولناک جلوه میکند. دیکتاتوری که در قساوت و فساد و زیر پا گذاشتن حقوق بشر بیهمتا بوده. در رمان میخوانیم که تروخیو کودکیاش را در حلبیآبادها گذرانده و با انجام اصلاحاتی به قدرت رسیده، اما در ادامه این قدرت او را به دیکتاتوری سرکوبگر و خشن تبدیل کرده است. دیکتاتوری که سیویک سال با ایجاد فضای وحشت و خفقان سیاهترین دوران تاریخی را برای مردم دومینیکن رقم زده است. اما این تنها یک وجه از رمان «سور بز» است، یوسا با بر هم زدن خط سیر مستقیم تاریخ و با در هم آمیختن وقایع تاریخی، دو وجه دیگر از داستان را بازگو میکند.
آنچه وحشتناک است دیکتاتوری است که از دامان دیکتاتوری قبل زاده میشود؛ دیکتاتوری با عقدهها و ظلمهای جدید. تمام بلایایى که کشورش در طول تاریخ به واسطهی اشغال شدنش توسط هائیتی، تهاجم اسپانیا و امریکا، جنگهاى داخلی، نزاع بین فرقهها و رهبرانشان تحمل کرده و تمام فجایع طبیعی، مثل زمینلرزه و توفانهاى ویرانگر که از آسمان و دریا و مرکز زمین بر مردم دومینیکن نازل شد.
شخصیت اصلی رمان «سور بز» کیست؟
شخصیت اصلی خود دیکتاتور است. در رمان تروخیو شخصیتی است متوسط، خودبزرگبین، بیاستعداد و ناتوان، شکاک، روانپریش و شرمنده از اینکه خون سیاهپوست در شریانهایش جریان دارد. او که صورتش را با کرم پودر میپوشاند، ظالم و ناتوان از پذیرش این واقعیت است که روابط قدرت به ضرر او در حال تغییر است. اینجا همچنین لازم است به خصوصیتی که مشخصهی کار رماننویسان بزرگ است نیز اشارهای کنیم: موفقیت در شخصیتپردازی کاراکترهای فرعی. همهی این نقش دومهایی که اطراف تروخیو را گرفتهاند، به زیبایی به تصویر کشیده شدهاند: ماما خولیا، اورانیا، آیس گارسیا و... .
مهمترین ویژگی رمان «سور بز» چیست؟
جدا از رنگبندی رمان «سور بز»، که دارای پیچیدگی و تعدد زوایای دید در کنار وقایعنگاری تاریخی است، این رمان را همزمان میتوان یک رمان نمادین تاریخی دانست که میتواند تصویری نمادین از تمام رژیمهای پلیسی عالم بهدست دهد و از طرف دیگر یک رمان ماجراجویانه هم هست، اینکه آیا برنامهی قتل مبارزان به نتیجه میرسد یا آنها بعد از قتل دیکتاتور جان به سلامت در میبرند؟
با اینحال «سور بز» مانند تمام رمانهای بزرگ خواننده را به تأمل وامیدارد. مثلاً پس از خواندنش به تاریخ میاندیشیم. اینکه وقتی تاریخ از نگاه یک رماننویس روایت میشود از یک روایت ساده، منطقی، عبرتآموز، پر میشود از نقاط تاریک، گیجکننده و غریب با پرسشآفرینیهای بسیار. چرا همقسمها تا این حد از شکست برنامهشان میترسیدند، همچنانکه با بیم و امید به موفقیت آن دلبسته بودند؟ چرا ژنرال رامون در لحظهی مرگ، گرفتار ترس درونی میشود و کار را نیمهکاره رها میکند؟ و چرا مرگ تروخیو نوعی احساس خلاء و کمبود حتى نزد کسانی که قرار است از مرگش خشنود باشند ایجاد میکند؟
«سور بز» همچنین تعمق و تأملی شبهشکسپیری نیز هست. چه عواملی روح و جان یک دیکتاتور را به تحرک وامیدارد؟ «سور بز» یک میانجیگر سیاسی نیز هست. چگونه میتوان از شر یک دیکتاتوری خلاص شد؟ یک بررسی روانشناختی نیز هست چرا اورانیا در تمام طول زندگیاش انسانی شریف باقی ماند؟ و بالاخره «سور بز» یک پازل از نوع فاکنری هم هست: سوءقصدی که به مرگ تروخیو می انجامد و البته محور مرکزی روایت است، از همان آغاز مطرح میشود اما با ورود شخصیتها و حوادث تازه، به جای اینکه این پازل به نتیجه نزدیکتر شود، مثل گرهافکنیهای فاکنر، پیچیدهتر میشود.
آیا نام ابتدایی «سور بز» را میدانید؟
و دیگر نکتهی جالب اینکه نام اولی که عبدالله کوثری مترجم فارسی بر آن گذاشت «سور قوچ» بود اما بعد از مکاتبه با یوسا به «سور بز» تغییرش میدهد. بز در زبان دومینیکن نماد مرد نرینهخو است.