دربارهی کتاب «آفتابگردانهای کور»
معرفی کتاب
کتاب «آفتابگردانهای کور» اثر آلبرتو مندس، که در سال 2003 میلادی نوشته شد، به عواقب پس از جنگ داخلی اسپانیا میپردازد. این اثر مجموعهای از چهار داستان به هم پیوسته است که هر کدام به سبکی مجزا و در عین حال با یک موضوع مشترک روایت میشوند: تأثیر مخرب جنگ و پیامدهای پایدار آن. روایات بر تجارب کسانی که تحت رژیم ستمگری که پس از جنگ متحمل شدند، متمركز است.
کتاب با شرح داستانهایی که قبلاً گفته نشده بود، قربانیان فاجعۀ بزرگ اسپانیا را گرامی میدارد و انسانیت مشترک آنها را به خوانندگان معاصر یادآوری میکند. رمانهایی مانند این برای اسپانیای امروزی حیاتی هستند.
این داستانهای دلخراش با ترکیب قدرت و اشتیاق با ظرافت و هنر ادبی، مرز بین فاتح و مغلوب را محو میکنند تا تنها یک مفهوم واضح باقی بماند: صرف نظر از وابستگیها، هیچکس بدون آسیب نمیماند.
دربارۀ جنگ داخلی اسپانیا
جنگ داخلی اسپانیا از سال ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹ به دنبال کودتای نظامی علیه دولت جمهوریخواه این کشور رخ داد. این جنگ در پی اختلافات شدید سیاسی و اجتماعی بین نیروهای چپگرا (جمهوریخواهان، سوسیالیستها، آنارشیستها و کمونیستها) و راستگرا (ملیگراها به رهبری فرانکو) شکل گرفت.
ریشههای این درگیری در اصلاحات گسترده دولت جمهوریخواه از جمله جدایی دین از دولت، اصلاحات ارضی و اعطای خودمختاری به کاتالونیا نهفته بود. این اصلاحات مخالفت شدید کلیسا، زمینداران بزرگ و بخشهایی از ارتش را برانگیخت. پیروزی جناح چپ در انتخابات ۱۹۳۶، شورش نظامی فرانکو را در پی داشت. پس از سه سال جنگ خونین، نیروهای فرانکو پیروز شدند و دیکتاتوری فاشیستی طولانیمدتی را در اسپانیا برقرار کردند. این جنگ تأثیر عمیقی بر تاریخ اسپانیا و اروپا گذاشت و به یکی از نمادهای مبارزه بین دموکراسی و فاشیسم در قرن بیستم تبدیل شد.
با چه مضامینی در کتاب « آفتابگردانهای کور » مواجه میشویم؟
سکوت جنگ: این کتاب سکوت فراگیری را نشان میدهد که در تجربیات کسانی که جنگ و عواقب در پی آن را پشت سر گذاشتهاند دیده میشود. بسیاری به دلیل ترس از انتقام، هیچ صحبتی در مورد جنایاتی که شاهد بودند نکردند.
تأثیر پایدار جنگ: این رمان بر تأثیرات طولانی مدت جنگ بر افراد، خانوادهها و کل جامعه تأکید دارد. حتی چند دهه بعد، آسیبهای ناشی از جنگ همچنان زندگی مردم را تحت تاثیر قرار میدهد.
از دست دادن و غم و رنج مربوط به آن: داستانها حس عمیق از دست دادن را دربارۀ کسانی که با مرگ، تبعید یا زندانی شدن از عزیزانشان جدا شده اند، بررسی میکند.
مقاومت و تابآوری: با وجود تاریکی طاقتفرسا، این کتاب همچنین از مقاومت و انعطافپذیری روح انسان در برابر ناملایمات تجلیل میکند.
کتاب «آفتابگردانهای کور» چه میخواهد بگوید؟
این رمان با به تصویر کشیدن غم و اندوه انسان به گونهای شاعرانه، رنج روزمرۀ غیرنظامیان در اسپانیای فرانکو را به تصویر میکشد. روایت «آفتابگردانهای کور» منعکس کنندۀ شیفتگی کنونی اسپانیا به خاطرۀ جمعی است که به دوران جنگ داخلی و عواقب طولانی مدت آن بازمیگردد.
سبک و قلم
نویسنده از انواع سبکهای روایی استفاده میکند تا به هر داستان جلوهای منحصر به فردی بدهد. توانایی نویسنده در ایجاد حس اصالت و برانگیختن احساسات قوی برای هر مخاطبی تحسینبرانگیز است.
اگر از این کتاب خوشتان آمد، این را هم پیشنهاد میکنیم
کتاب در جبهه ی غرب خبری نیست، نوشتۀ اریش ماریا رمارک
کتاب تبصره 22، نوشتۀ جوزف هلر
کتاب ماه پنهان است، نوشتۀ جان اشتاین بک
کتاب 1984، نوشتۀ جورج اورول
مروری بر آنچه خواندیم
• کتاب «آفتابگردانهای کور» اثر آلبرتو مندس، که در سال 2003 میلادی به انتشار رسید، به عواقب پس از جنگ داخلی اسپانیا میپردازد.
• این اثر تشکیل شده از چهار داستان است که همگی به یک موضوع میپردازند: تأثیر مخرب جنگ و پیامدهای پایدار آن.
• مضامین کتاب شامل: سکوت جنگ، تأثیر پایدار جنگ، از دست دادن و غم و رنج مربوط به آن، مقاومت و تابآوری
• روایت «آفتابگردانهای کور» منعکس کنندۀ شیفتگی کنونی اسپانیا به خاطرۀ جمعی است که به دوران جنگ داخلی و عواقب طولانی مدت آن بازمیگردد.
یک جرعه از کتاب
خلاصه کتاب
به طرز شگفتانگیزی، کارلوس بیدار شد و بلافاصله متوجه شد که گلوله فقط به او برخورد کرده و جمجمهاش را سوراخ نکرده است. تا آنجا که توانست از گودال بیرون آمد و با درد فراوان تا رسیدن به شهری خود را کشاند و توسط زنی نجات یافت. پس از چند روز، آلگریا تصمیم گرفت برای تسلیم دوباره به عدالت به شهر خود بازگردد، چراکه احساس گناه اجازه نمیداد با آرامش زندگی کند.
شاعر که هنوز از مرگ النا شوکه بود، احساس گناه شدیدی به او چیره شد. او همچنین از اینکه نمیدانست با رافائل چه کند شرمنده بود، رافائلی که ساعتها بیوقفه گریه میکرد. با این حال، به تدریج مرد جوان شروع به مراقبت از پسرش کرد و مراقبت از او را تنها ماموریت زندگی خود دانست. کمی بعد، اولالیو کلبۀ متروکهای پیدا کرد و تصمیم گرفت آن را به عنوان پناهگاه انتخاب کند.
پسر هر وقت میتوانست، برای پیدا کردن غذا بیرون میرفت. یک روز موفق شد دو گاو بدزدد که مدتی به آنها غذا داد. اما با آمدن زمستان همه چیز پیچیده شد و مرگ هر دو قریبالوقوع بود. این داستان به صورت اول شخص روایت میشود و طبق دفترچه خاطراتی نوشته شده که چوپانی همراه دو جسد انسان و یک گاو مرده در بهار 1940 پیدا کرد.
خوان همزمان با کارلوس آلگریا و در طول محکومیتش در زندان با پسری به نام اوگنیو دوست شد. برای سنرا ادامه دروغ گفتن سختتر و سختتر میشد. همچنین میدانست که خواهد مرد، زیرا جسماً در شرایط خوبی نبود.
وقتی به نظر میرسید که دیگر هیچ چیز نمیتواند بدتر از این شود، دو اتفاق رخ داد که سنرا را از هم پاشید و سرنوشت او را تعیین کرد: کاپیتان جوی تصمیم به خودکشی گرفت و چند روز بعد اوگنیو به اعدام محکوم شد. خوان که بسیار تحت تأثیر قرار گرفته بود، تصمیم گرفت حقیقت را دربارۀ میگل اعتراف کند، چیزی که منجر به صدور دستور تیراندازی خودش چند روز بعد شد.
این خانواده یک روال سختگیرانه ایجاد کردند تا کسی متوجه زنده بودن ریکاردو نشود. سالوادور، کشیش روستا و معلم لورنزو، دیوانهوار عاشق النا شد، تا جایی که هر وقت او را میدید آزارش میداد. با پیچیدهتر شدن همه چیز، ریکاردو تصمیم گرفت به مراکش فرار کند. از آن پس شروع به فروش مقداری از وسایل خانه کردند.
وقتی همه چیز تقریباً آماده بود، سالوادور با بهانۀ نیاز به صحبت با پسر وارد خانه شد. پس از یک غفلت از طرف لورنزو، کشیش به النا حمله کرد که باعث شد ریکاردو برای دفاع از همسرش بیرون بیاید. با افشا شدن این راز، معلم این خبر را منتشر کرد: که مرگ این مرد یک دروغ پست و بزدلانه بوده است. و در نهایت همین امر باعث دیوانگی و خودکشی پدر خانواده شد.
درباره نویسنده
آلبرتو مندز هرگز زندگی را به عنوان یک نویسندۀ موفق تجربه نکرد. فیلمنامهنویس و مترجم 63 ساله اسپانیایی 11 ماه پس از انتشار اولین و تنها کتابش به نام «آفتابگردانهای کور» در سال 2004 درگذشت، در حالی که هرگز نمی دانست که این کتاب ماهها در فهرست پرفروشترینهای اسپانیا قرار خواهد گرفت و برندۀ چندین جایزه خواهد شد.
در سال 2004 جایزۀ ستنیل (جایزۀ بهترین مجموعه داستان کوتاه منتشر شده در اسپانیا)، در سال 2005 جایزه منتقد و همچنین جایزۀ ملی ادبیات را دریافت کرد.
این کتاب پرآوازه در سال 2008 برای اکران اقتباس شد.