جغد سیاه
معرفی خواندنی‌ترین کتاب‌ها
دسته بندی: فانتزی

تاج نفرین شده

کاترین دویل
7 دقیقه
تاج نفرین شده
124
0
«تاج نفرین شده»
سفر به دل دنیای هیجان‌انگیز و ماجراجویانه‌ی دو ملکه

معرفی کتاب

رمان فانتزی و پرطرفدار «تاج نفرین شده» نوشته‌ی کاترین دویل و کاترین وبر در سال 2023 منتشر شد. این اثر که در دنباله‌ی رمان جذاب «تاج دوقلوها» نوشته شده، با تلفیقی از طنز، دنیای عاشقانه، جهان فانتزی و ماجراجویی، مخاطبین زیادی را مجذوب خود ساخته است.

تاج نفرین شده در ادامه رمان تاج دوقلوها

ماجرای «تاج نفرین شده» از چه قرار است؟

در این داستان، ماجراجویی هیجان‌انگیز ملکه‌های جادوگری روایت می‌شود که تلاش می‌کنند صلح را به کشورشان بیاورند. آ‌ن‌ها قصد دارند جادوگران به زندگی روزمره بپیوندند و در نظر دارند مادربزرگ خود را نجات دهند. این دو ملکه‌ی خواهر برای رسیدن به هدف‌های خود چالش‌های زیادی را پشت سر می‌گذراند.

با چه مضامینی در «تاج نفرین شده» مواجه می‌شویم؟

در قلب ماجرا، رابطه‌ی خواهرانه‌ی بین رن و رز وجود دارد و عشق و وفاداری آن‌ها می‌درخشد. 
مضمون اصلی دیگر کتاب چالش‌های عاشقانه‌ است که بر هیجان و پیچیدگی ماجرا می‌افزاید. و البته چالش‌های غیرمنتظره که دو خواهر را با درگیری‌های مختلفی مواجه می‌کند و شخصیت و عزم آن‌ها را می‌آزماید.
به طور کلی این رمان به مفاهیمی مانند جادوگران، ماجراهای عاشقانه، انتقام، قتل، جادو، مبارزه برای وفاداری، تاوان قدرت، تلاش برای پذیرش خانواده و موضوعات مربوط به دنیای خواهرانه می‌پردازد.

تلفیق ژانرها در تاج نفرین شده

شخصیت‌های داستان

رن: خواهر سرکش. رن جسور و سریع است. وفاداری او، افسار اعمالش را در دست دارد و اغلب او را به خطر می‌اندازد.
رز: خواهر خونسرد با روحیه‌ای ملایم‌تر. رز به دنبال یک حکومت عاقلانه و عادلانه است. او با احساسات و وفاداری‌هایش دست و پنجه نرم می‌کند.
شاه آلاریک: شخصیتی متفکر با باطنی پیچیده. رابطه‌ی او با رن غیرقابل پیش‌بینی بودن داستان را به همراه دارد.
شن: معشوق رز. شن یک جنگجو با حس قوی وظیفه‌شناسی است. شخصیت او با آشکار شدن طرح داستانی تکامل می‌یابد.
بانبا: مادربزرگ محبوب دوقلوها. سرنوشت او در مرکز انگیزه‌های رن در طول داستان است.
سلست: دوست وفادار رز. سلست از او حمایت می‌کند و اهمیت دوستی را در داستان به نمایش می‌گذارد.
تور: کسی که رن در گذشته به او علاقه‌مند بوده است. 
ملکه والسکا: شخصیت قدرتمندی که ارتباطات گذشته‌اش بر وقایع جاری در ایانا تأثیر می‌گذارد.
لو: مادربزرگ دوقلوها که به پویایی خانواده عمق می‌بخشد.
کای لو: تازه واردی که لایه‌هایی از توطئه و تقابل را به طرح داستان وارد می‌کند.

بخشی از کتاب تاج نفرین شده

واکنش‌ها به «تاج نفرین شده»

«جادویی، هوشمندانه، غافلگیر کننده و به شدت سرگرم کننده. اگر عاشق پادشاهان شرور، راهزنان جذاب و داستان‌های خواهرانه‌ی پر از محبت هستید، این کتاب را حتما بخوانید.» _استفانی گاربر
«پر از جادو، دسیسه، عاشقانه و سرگرمی.» _ DAILY MIRROR
«دست اول، جالب و هیجان انگیز» _ لوئیز اونیل
«حیله‌ی جسورانه، پیکربندی شکوهمند و تماشایی و دو عشق بسیار جذاب...» _ کندری بلیک

چه ترجمه‌هایی از این کتاب در فارسی در دسترس است؟

در حال حاضر فقط ترجمه‌ی پگاه خدادی، انتشارات کتاب مجازی

طرفداران «تاج نفرین شده» دیگر سراغ چه کتاب‌هایی بروند؟

کتاب فابل، اثر آدرین یانگ
کتاب سنگدل، اثر مریسا مایر
کتاب تاج دوقلوها، اثر کاترین وبر و کاترین دویل
کتاب قلب جنگجوی خورشید، اثر سو لین تن
کتاب برایم بسوز، اثر ایلونا اندروز

درباره‌ی نویسنده

کاترین وبر، به سال 1987 در کالیفرنیای جنوبی به دنیا آمد و زندگی خود را در هنگ کنگ، آتلانتا و هاوایی گذراند. او تحصیلاتش را در دانشگاه کالیفرنیا دیویس و دانشگاه چینی هنگ کنک پشت سر گذاشت. وبر اکنون با همسرش در لندن زندگی می‌کند در یک موسسه‌ی خیریه‌ی کتابخوانی مستقر است.

Separator

یک جرعه از کتاب

با هم از میان ردیف ستون‌های تالار که گویی تمامی نداشتند گذشتند. نگهبان‌هایی که حیوان‌هایشان کنار پایشان بودند با بی‌تفاوتی ردشدن آن‌ها را تماشا می‌کردند. ببرهای سفید در سایه‌های تالار می‌پلکیدند و دو گرگ، یکی خاکستری و دیگری سیاه، قدم‌به‌قدم همراه رن می‌آمدند و دندان‌قروچه می‌کردند. اگر رن آن‌قدر وحشت نکرده بود، بابت تربیت خوبِ آن‌ها به تور تبریک می‌گفت. عاقبت به سکوی شاه‌نشین رسیدند که تخت بلورین باشکوه و عظیمی روی آن قرار داشت. قندیل‌های بلورین که از اطراف تخت بیرون زده بودند شبیه شمشیرهای شیشه‌ای بودند، اما رن نه به زیبایی و شکوه تخت شاهی توجه کرد، نه به خرس قطبی بزرگی که یک طرف تخت خوابیده بود. در عوض نگاهش به پادشاه الریک افتاد که بر تخت تکیه زده بود. تالار سلطنتی کاخ گرینستاد پر از انواع جانوران وحشی بود، بااین‌حال الریک فلسینگ از همهٔ آن‌ها خطرناک‌تر به نظر می‌رسید. کت دنباله‌دار سیاهش سوزن‌دوزی‌های ظریف نقره‌ای داشت که در نور ملایم شمع می‌درخشیدند. مویش به رنگ گندم طلایی بود و فقط یک رگه موی سیاه مانند جوهر که بر کاغذ سفید ریخته باشد وسط آن به چشم می‌خورد. زیر چشم‌های آبی یخی‌اش سایه افتاده و نگاه خیره و تندوتیزش مستقیم به رن دوخته شده بود.
تاج رن گرین راک زیادی تنگ بود. لبه‌ی آن به شقیقه‌هایش فشار می‌آورد و توی سرش فرو می‌رفت. رن که روی ایوان کاخ کنار خواهر دوقلویش ایستاده بود، سعی کرد ناراحتی‌اش را بروز ندهد. زیر پایشان سرزمینی که آن قدر برای پس گرفتنش تلاش کرده و سختی کشیده بودند گسترده بود. رن هنوز باورش نمی‌شد که این سرزمین متعلق به اوست. دست کم نصفش مال او بود. او و رز تصمیم گرفته بودند در سلطنت با هم شریک شوند.
شن سوار بر طوفان به‌سمت خیابان‌های خلوت الندیل می‌تاخت و کاپیتان دیورز بی‌توجه به شهر مرده و خالی گروه را به پیش می‌برد. رز پیش خود زمزمه کرد: «من که برای خیابون‌های خالی دست تکون نمی‌دم. باید عزت‌نفسم رو حفظ کنم.» بااین‌حال همان‌طور که از خیابان اصلی می‌گذشتند، پردهٔ کالسکه را کنار زد و به پنجرهٔ خانه‌ها نگاه کرد که هرازگاه صورت کسی از پشت آن‌ها پیدا بود. شکم رز پیچ خورد. احساس کرد الان است که حالش به هم بخورد. آخر چه اتفاقی افتاده بود؟ ناگهان از سرعت حرکتشان کاسته شد و چند لحظه بعد کالسکه به‌طور کامل ایستاد. از جلو صداهایی می‌آمد: صداهای خشمگین. رز سعی کرد از پنجرهٔ کالسکه نگاهی بیندازد، ولی اسب‌ها جلوی دیدش را گرفته بودند. از شن خبری نبود. رز دوباره به پشتی صندلی تکیه داد و منتظر ماند؛ انتظاری طولانی. صدای فریاد خشنی به گوش رسید و قلب رز در سینه لرزید. نکند شن با کاپیتان دیورز دعوایش شده بود؟ شن جسور بود و سرِ پُربادی داشت، به‌هرحال دیر یا زود با یک نفر مشکل پیدا می‌کرد و معلوم بود که کاپیتان دیورز هم از او خوشش نمی‌آید.
لبخندزنان عقب عقب رفتند و وقتی درهای ایوان پشت سرشان بسته شد، در سکوت و آرامش تالار سلطنتی فرورفتند.
آن وقت هر دو هم زمان دست ار لبخند زدن کشیدند.
رن گفت: «خب، یه کم نگران کننده بود.»
رز لب ورچید. «بیخودی غذا رو حروم کردن.»
رن گفت: «می‌دونستم این همه تشویق و شادی واقعی نیست.» و دست‌هایش را بلند کرد و تاجش را از سر برداشت. آخیش! راحت شدم. با حالتی گرفته ادامه داد: «رز، مردم ایانا نمی‌خوان ساحره‌ها بهشون حکومت کنن، حتی اگه اون ساحره رو بشناسن.»
Separator

خلاصه کتاب

ملکه‌های دوقلو، رن و رز، با چالش‌هایی روبرو می‌شوند و تاج و تخت واقعی خود را در سرزمین ایانا به دست می‌آورند. سفر آن‌ها با شورش علیه جادوگران، اسرار و نفرین‌های باستانی که به طرز شومی در قلمروی آن‌ها وجود دارد، خدشه‌دار می‌شود. 
با تقویت جناح‌های شورشی علیه آن‌ها، رز با خونسردی یک سفر سلطنتی را آغاز می‌کند. هدف او تسلط بر شکاکان و فرونشاندن ناآرامی‌ها است. با این حال، سفر او به زودی او را به پادشاهی بدون خورشید می‌برد. در اینجا، رازهای پنهانی آشکار می‌شوند و وفاداری و اعتقادات او را آزموده می‌شود. با تعامل رز و متحدان و دشمنان جدید، خطرات به طور قابل توجهی افزایش می‌یابد. در همین حال، رن که به شدت مستقل است، وارد شمال یخ زده می‌شود. هدف اصلی او نجات مادربزرگ محبوبشان، بانبا است. رن در تلاش خود با پادشاه آلاریک روبرو می‌شود و یک معامله‌ی جادویی خطرناک برای تضمین آزادی بانبا انجام می‌دهد. این تصمیم عواقبی را به دنبال دارد که فراتر از انتظارات او است. دو خواهر، خود را در مسیرهای خطرناکی می‌بینند که هر کدام نتایج پیش‌بینی نشده‌‌ی خاص خود را دارند.
با افزایش تنش‌ها در ایانا، نفرین باستانی شروع به آشکار شدن می‌کند. رز که تحت تاثیر انتخاب‌هایش قرار می‌گیرد، اضطراب شدیدی را تجربه می‌کند. اگرچه دو خواهر از نظر فیزیکی از هم جدا هستند اما ارتباط بین آن دو تقویت می‌شود. هنگامی که هر کدام از دو خواهر با شیاطین شخصی روبرو می‌شوند، هدف مشترک آن‌ها برای متحد کردن تاج، شکل می‌گیرد. جادوی خون، که جادوگری آشوبگرانه‌ای است، تصمیمات رن را پیچیده می‌کند. ممکن است تلاش بی‌پروای او نه تنها زندگی خودش، بلکه زندگی رز را نیز به خطر بیاندازد. همان طور که نفرین چنگال‌هایش را به سمت ایانا دراز می‌کند، عشق دوقلوها به یکدیگر باعث می‌شود که آن‌ها با انتخاب‌های دردناکی روبرو شوند. 
پیشگویی مانند یک سایه ظاهر می‌شود و می‌گوید: «یخ‌ها را بشکنید تا نفرین را باطل کنید، یکی از دوقلوها را بکشید تا دیگری را نجات دهید» آیا آن‌ها می‌توانند معنایش را کشف می‌کنند، یا سرنوشت آن را تعیین خواهد کرد؟
پویایی روابط عاشقانه بین شخصیت‌ها در این کتاب عمیق‌تر می شود و تنشی هیجان‌انگیز و در عین حال پر خطر به همراه دارد. رابطه‌ی رن با تور تکامل می‌یابد، اما ارتباط او با آلارک غیرقابل پیش‌بینی می‌گردد. این جریانات باعث ایجاد اتفاقات و درگیری‌هایی می‌شود و برای خوانندگان سوال پیش می‌آید که وفاداری او واقعاً کجاست؟ در همین حال، پیوند رز و شن اتفاق می‌افتد و داستان با خطرات جستجوهایی به دنبال آن‌ها پیش می‌رود. با این حال، سوتفاهم‌ها و موانع، عشق تسلیم‌ناپذیر آن‌ها را به چالش می‌کشد. ورود پادشاه آلارک دنیای رن را تکان می‌دهد و پیچیدگی‌های غیرقابل تحملی را به همراه دارد. این درگیری‌های عاشقانه همگی با داستان درمی‌آمیزند و سفر هر شخصیت را پر جاذبه می‌کنند. 
Separator

درباره نویسنده

کاترین دویل نویسنده متولد سال ۱۹۹۰ در غرب ایرلند است. او دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی روان‌شناسی بوده. کاترین از همان کودکی با خواندن اسطوره‌ها و افسانه‌های ایرلندی به این جهان علاقه‌مند شد و آن‌قدر جاه‌طلب بود که روزی به خانواده‌اش گفت می‌خواهد نویسنده شود.
Separator

سوالات متداول

طرفداران داستان‌های فانتزی پرکشش و کسانی که به داستان‌های عاشقانه و ماجراجویانه علاقه‌مندند.
به ویژه کسانی که رمان «تاج دوقلوها» را خوانده‌اند، و مشتاق ادامه‌ی داستان این دو خواهر هستند.
چیزی که باعث جذابیت این کتاب شده، داستان‌سرایی جذاب نویسندگان، خلق جهان فانتزی مهیج و رخ دادن اتفاقات غیرمنتظره و نفس‌گیر است.
Separator

کتاب‌های مشابه

Separator

نظر کاربران

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.