دربارهی کتاب «مزرعهی حیوانات»
معرفی کتاب
«مزرعهی حیوانات» شاهکار بینظیر جورج اورول در بحبوحهی جنگ جهانی دوم نوشته شد و در سال ۱۹۴۵ میلادی در انگلستان انتشار یافت. این اثر که یک طنز دیستوپیایی ارزشمند است، مورد استقبال جهانیان قرار گرفت و در سال 1996 برندهی جایزهی هوگو برای بهترین رمان گردید.
مزرعهی حیوانات تمثیلی سیاسی است که از انقلاب بلشویکی روسیه که از سال 1917 تا 1923 روی داد، الهام گرفته شده.
کتاب، داستان گروهی از حیوانات مزرعهای را روایت میکند که علیه کشاورز خود _که انسان است_ شورش میکنند، به امید اینکه درصدد برآیند تا جامعهای شکل دهند که در آن حیوانات بتوانند برابر، آزاد و شاد باشند. در نهایت، خیانتهایی به این جنبش میشود و مزرعه تحت دیکتاتوری خوکی به نام ناپلئون، به وضعیتی بدتر از قبل دچار میگردد.
در سال 1987، "مزرعه حیوانات" یکی از ده ها کتاب ممنوعه بود.
مزرعهی حیوانات نماد چیست؟
مزرعهی حیوانات تمثیلی از انقلاب روسیه است که قرار بود به کمونیسم و برابری ختم شود، اما در زمان استالین دیکتاتور به توتالیتاریسم منجر شد. هر شخصیت، نمادی از یک شخصیت کلیدی، مفهوم یا گروهی از افراد است. اورول با ظرافت هوشمندانهای رمان را این گونه زینت بخشیده.
موضوعات اصلی «مزرعه حیوانات» چیست؟
کتاب «مزرعهی حیوانات» از ابتدا تا انتها به مضامین مهم و اساسی میپردازد. مضامینی مانند میل افسارگسیخته به قدرت، فسادی که اغلب در پی قدرت گسترش مییابد، نظام طبقاتی، زبان و تبلیغات سیاسی، تمامیتخواهی برابری و نابرابری و قدرت و کنترل.
اما معنای پنهان و اصلی دیدگاه اورول در این کتاب، در مورد انقلاب روسیه است. او نشان میدهد که چگونه صاحبان قدرت میتوانند فاسد باشند و میتوانند مردمی را سرکوب کنند، که قرار بوده به آنها کمک کنند.
واکنشها به «مزرعهی حیوانات»
«به درخشش و برندگی یک کریستال شیشه.» (ماهنامه آتلانتیک)
«افسانهای خردمندانه، پرشور و روشنگرانه در عصر حاضر.» (نیویورک تایمز)
« بسیار وسیع، فکر شده و با نثری دلپذیر.» (San Francisco Chronicle)
نظر جورج اورول دربارۀ «مزرعه حیوانات»
اورول در مقالهای به نام «چرا می نویسم» نوشت که «مزرعه حیوانات» اولین تلاش هدفمند او برای ترکیب هنر و سیاست بود. او فردی سیاسی و صاحب نظر بود و از آثار خود برای اظهار نظر در مورد مسائلی که در جامعه و دولت میدید استفاده مینمود.
چه ترجمههایی از این کتاب در فارسی در دسترس است؟
ترجمۀ امیر امیرشاهی، انتشارات جامی
ترجمۀ احمد کسایی پور، انتشارات ماهی
ترجمۀ حمیدرضا بلوچ، انتشارات مجید
ترجمۀ امیر امیرشاهی، انتشارات قدیانی
ترجمۀ امیر امیرشاهی، انتشارات امیرکبیر
ترجمۀ مجید شریفیان، انتشارات شبگیر
ترجمۀ سمانه فلاح، انتشارات طاهریان
ترجمۀ عباس زارعی، انتشارات آموت
ترجمۀ امیر امیرشاهی، انتشارات علمی و فرهنگی
ترجمۀ شهرزاد لولاچی، انتشارات افق
ترجمۀ امیر امیرشاهی، انتشارات کتاب کوله پشتی
ترجمۀ حسن جمشیدی، انتشارات نارنگی
ترجمۀ بانو رحیم صالحی، انتشارات شور آفرین
ترجمۀ امیر امیرشاهی، انتشارات عطر کاج
ترجمۀ آرمان فیروز، انتشارات یوپا
ترجمۀ رویا امامی میبدی، انتشارات آوای مهدیس
ترجمۀ مریم صالحی، انتشارات قاصدک صبا
ترجمۀ امیر امیرشاهی، انتشارات پارس کتاب
ترجمۀ همایون نوراحمر، انتشارات وال
ترجمۀ هاشم بناء پور، انتشارات بدرقه جاویدان
ترجمۀ میترا یزدچی، انتشارات جاجرمی
ترجمۀ صالح حسینی و معصومه نبی زاده، انتشارات دوستان
ترجمۀ امیر امیرشاهی، انتشارات روزگار
ترجمۀ آزاده دادفر، انتشارات گویش نو
ترجمۀ سیروس نورآبادی، انتشارات شورآفرین
ترجمۀ شهناز مجیدی، انتشارات پنگوئن
ترجمۀ لیلی ملک لو، انتشارات پارمیس
ترجمۀ رضا پیلواران، انتشارات ندای معاصر
ترجمۀ مهدیس بهنیا، انتشارات ابوعطا
ترجمۀ قدیر گلکاریان، انتشارات تیموری
ترجمۀ محمدرضا صامتی، انتشارات سفیر قلم
ترجمۀ معصومه شاطرزاده، انتشارات نگاه آشنا
ترجمۀ آوینا ترنم، انتشارات هنر پارینه
ترجمۀ مهرداد یوسفی، انتشارات ارتباط نوین
ترجمۀ امیر امیرشاهی، انتشارات گیوا
ترجمۀ مریم رشتی زاده، انتشارات آوای بستان
ترجمۀ کیمیا سمیعی، انتشارات تیرگان
ترجمۀ زهره شیشه چی، انتشارات داریوش
ترجمۀ هنگامه خدابنده، انتشارات الماس پارسیان
ترجمۀ ناهید سرگلی، انتشارات شاهدخت پاییز
ترجمۀ صدیقه بحرپیما، انتشارات خرمن
ترجمۀ ریحانه اصغری، انتشارات خودمونی
ترجمۀ مهدی نصیری دهقان، انتشارات پایتخت
ترجمۀ کاوه میرعباسی، انتشارات چشمه
ترجمۀ وصال احسان، انتشارات دیوار
ترجمۀ امیر امیرشاهی، انتشارات آرسن
ترجمۀ سعید کوشا، انتشارات نقش و نگار
ترجمۀ میترا هاشم زاده، انتشارات معیار علم
ترجمۀ امیر امیرشاهی، انتشارات هاشمی
ترجمۀ سالومه مهوشان، انتشارات دبیر
ترجمۀ مژگان فشی، انتشارات نظاره
ترجمۀ وحید کیان، انتشارات کارگاه فیلم و گرافیک سپاس
طرفداران «مزرعه حیوانات» دیگر سراغ چه کتابهایی بروند؟
کتاب 1984 اثر جورج اورول
کتاب قدرت بیقدرتان اثر واتسلاف هاول
کتاب فونتامارا اثر اینیاتسیو سیلونه
کتاب مسند عقاب اثر کارلوس فوئنتس
یک جرعه از کتاب
خلاصه کتاب
اسنوبال به حیوانات خواندن و نوشتن آموخت. در حالی که ناپلئون تولههای سگ را در اصول حیوانگرایی تربیت میکرد. غذا فراوان بود و مزرعه به خوبی اداره میشد. خوکها خود را به مقامهای رهبری ارتقا دادند و برخی از غذاهای خاص را، ظاهراً برای سلامتی خود، کنار گذاشتند.
ناپلئون و اسنوبال برای برتری تلاش میکردند. وقتی اسنوبال طرح ساخت آسیاب بادی را اعلام کرد، ناپلئون سگهایش را فرستاد تا اسنوبال را فراری دهند و سپس خود را رهبر مزرعه حیوانات اعلام کرد.
ناپلئون تغییراتی در ساختار حکومتی مزرعه ایجاد کرد و جلسات را با کمیتهای از خوکها که مزرعه را اداره میکردند، جایگزین کرد. ناپلئون از طریق خوک جوانی به نام اسکوایلر، ادعا کرد که ایدهی آسیاب بادی از آن او بوده است. حیوانات با وعدهی زندگی آسانتر با آسیاب بادی، سختتر کار میکردند. وقتی حیوانات آسیاب بادی را پس از طوفانی شدید، تخریب شده دیدند، ناپلئون و اسکوایلر آنها را متقاعد کردند که اسنوبال در تلاش برای خرابکاری پروژهی آنها بوده است. پس از اینکه اسنوبال به قربانی تبدیل شد، ناپلئون با سگهایش شروع به پاکسازی مزرعه کرد و حیواناتی را که متهم به همدستی با رقیب قدیمیاش بودند، کشت. سرود «حیوانات انگلیس» با سرود تملقآمیز ناپلئون جایگزین شد و به نظر میرسید که ناپلئون در حال پذیرش سبک زندگی انسانها است. حیوانات همچنان متقاعد بودند که نسبت به دوران آقای جونز در وضعیت بهتری هستند.
آقای فردریک، یکی از کشاورزان همسایه، با استفاده از مواد منفجره، به مزرعه یورش آورد و آسیاب بادی بازسازی شده را منفجر کرد. اگرچه حیوانات در نبرد پیروز شدند، اما با هزینهی زیادی این پیروزی را به دست آورند. زیرا بسیاری از آنها، از جمله باکسر اسب کاری، زخمی شدند. باکسر با وجود جراحاتش، سختتر و سختتر کار کرد تا اینکه در حین کار در آسیاب بادی از پا افتاد. ناپلئون برای بردن باکسر به دامپزشک، کامیونی فرستاد و توضیح داد که مراقبت بهتر در آنجا امکانپذیر است.
بنجامین، الاغی بدبین، متوجه شد که کامیون متعلق به یک قصاب اسب است و تلاش بیفایدهای هم برای نجات باکسر کرد. اسکوایلر توضیح داد که کامیون، توسط بیمارستان خریداری شده است و نوشتههای مالک قبلی هنوز پاک نشدهاند. اما در واقع، ناپلئون وفادارترین و صبورترین کارگر خود را برای خرید مشروب فروخته بود.
سالها گذشت و خوکها شروع به شبیه شدن به انسانها کردند. زیرا آنها به صورت عمودی راه میرفتند، شلاق حمل میکردند و لباس میپوشیدند. هفت فرمان به یک عبارت کوتاه شد: «همهی حیوانات برابرند، اما برخی از حیوانات برابرتر از دیگران هستند». ناپلئون مهمانی شام برای خوکها و کشاورزان محلی برگزار کرد و با آنها اتحاد جدیدی را جشن گرفت. او سنتهای انقلابی را لغو کرد و نام «مزرعهی مانور» را بازگرداند.
در نهایت وقتی حیوانات به خوکها و انسانها نگاه کردند، متوجه شدند که دیگر نمیتوانند بین آنها تمایز قائل شوند.