جغد سیاه
معرفی خواندنی‌ترین کتاب‌ها
18
0
روایتی از آینده‌ای هم نزدیک و هم دور
«آخرین انسان»

معرفی کتاب

رمان درخشان «آخرین انسان» نوشتۀ مارگارت اتود در سال 2003  منتشر گردید و توجه بسیاری از کتابخوانان و ریویونویسان را به خود جلب کرد. این رمان به بررسی خطرات و پیامدهای ناخواستۀ پیشرفت علمی به ویژه در زمینۀ مهندسی ژنتیک می‌پردازد. مارگارت اتوود با این رمان علمی تخیلی جذاب ما را به آینده‌ای نزدیک فرا می‌خواند که هم بسیار آشنا و هم فراتر از تصور ما است.

معرفی کتاب آخرین انسان

در کتاب «آخرین انسان» با چه مضامینی مواجهیم؟

این رمان به موضوعاتی مانند خطرات و تاثیرات حرص و آز شرکتی کنترل‌نشده بر جامعه، شکنندگی بشریت در برابر فناوری‌های جدید ، پیشرفت علمی، قدرت و وسوسه‌های مربوط به آن، افول هنر، تخریب محیط زیست، انقراض و تکامل و رابطۀ بین انسان‌ها و جهان طبیعی می‌پردازد.

داستان «آخرین انسان» در چه فضایی می‌گذرد؟

جامعه‌ای پساآخرالزمانی که در آن بشریت توسط یک بیماری همه‌گیر ساختۀ دست بشر از بین رفته است و تعداد معدودی از بازماندگان آن در دنیایی تیره و تار و متروک، واقع در جایی از ایالات متحده زندگی می‌کنند.

بخشی از کتاب آخرین انسان

شخصیت‌های اصلی

سنومن(جیمی): راوی و قهرمان داستان. او چشم‌اندازی از وقایع منتهی به آخرالزمان و عواقب آن ارائه می‌دهد.
کریک: بهترین دوست باهوش جیمی و مهندس ژنتیک. کریک ویروسی خلق کرد که منجر به از بین رفتن بشریت می‌شد. او نماد خطرات پیشرفت لجام گسیختۀ فناوری است.
اوریکس: زنی زیبا که از طریق قاچاق جنسی وارد زندگی جیمی و کریک شد. گذشتۀ او در هاله‌ای از رمز و راز قرار دارد. اوریکس نماد استثمار افراد آسیب‌پذیر است.
پدر و مادر جیمی:کارمندان یک شرکت بیوتکنولوژی. آن‌ها نماد حرص و آز شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران و تمایل به پیشرفت به هر قیمتی هستند.
کراکرها: یک گونه از موجودات انسان‌نمای دستکاری‌شدۀ ژنتیکی هستند که کریک آن‌ها را خلق کرده است. آن‌ها به گونه‌ای طراحی شده‌اند که نسخه‌ای جدید و بهبود یافته از انسان باشند، عاری از عیوب و بدی‌های خالقان انسانی خود.
و بازماندگان آخرالزمان که در پی حفظ دانش و فرهنگ هستند. آن‌ها نشان دهندۀ میل انسان برای ارتباط و تداوم در جهانی هستند که به شدت تغییر کرده است.

افتخارات کتاب

رمان «آخرین انسان»
جزو فهرست برترین آثار نویسندگان زن
بهترین رمان علمی تخیلی گودریدز سال 2013
نامزد جایزۀ Orange در سال (2004)
نامزد جایزۀ Sunburst در سال (2004)
کتاب پرفروش ملی
نامزد جایزۀ بوکر سال ۲۰۰۳
نامزد جایزۀ گیلر سال ۲۰۰۳
نامزد جایزۀ گاورنر جنرال سال ۲۰۰۳
بوده است.

جوایز کتاب آخرین انسان

چه ترجمه‌هایی از این کتاب در فارسی در دسترس است؟

ترجمۀ سهیل سمی، انتشارات ققنوس

طرفداران «آخرین انسان» دیگر سراغ چه کتاب‌هایی بروند؟

مادۀ تاریک، اثر بلیک کراوچ
فرانکشتاین، اثر مری شلی
بنیاد، اثر آیزاک آسیموف
تلماسه، اثر فرانک هربرت
کتاب خردم کن، اثر طاهره مافی

Separator

یک جرعه از کتاب

خورشید به بالادست آسمان می‌خزد و هر دم بر سوزندگی شعاع‌های نورش می‌افزاید. سرش سنگین است. جانوری پیچکی شکل و کلفت می‌خزد و دور می‌شود و درست هنگامی که پای اسنومن کنار او پایین می‌آید، تکانی به زبانش می‌دهد. باید بیشتر مراقب باشد. این مارها سمی‌اند؟ آیا آن دم بلندی که نزدیک بود پایش را روی آن بگذارد، در قسمت جلوی بدن پوشیده از خزی نازک نبود؟ درست ندیده بودش. امیدوار است چیزی ازشان باقی نمانده باشد. ادعا کرده بودند که تمام مرموش‌ها نابود شده‌اند، اما برای ازدیاد نسل فقط به یک جفت نر و ماده نیاز بود؛ یک جفت، آدم و حوای مرموش‌ها و یک آدم عجیب و غریب با دلی پر از بغض و کینه، که آن‌ها را در طبیعت رها کند تا زاد و ولد کنند، و از این تصور که آن‌ها در دل لوله‌های فاضلاب وول بزنند لذت ببرد. موش‌هایی با دم‌های بلند و سبز و فلس‌دار و دندان‌های نیشی چون مارهای زنگی. تصمیم می‌گیرد در این مورد فکر نکند.
انگار حیوان ناطق نمی‌فهمه که وقتی خورد و بارش ته می‌کشه دیگه نباید بچه پس بندازه. انسان یکی از اون موجودات نادریه که با کاستی یافتن منابع غذاییش دایرۀ زاد و ولد خودشو محدود نمی‌کنه. به عبارت دیگه - و البته تا یه حدی - ما هر چی کمتر می‌خوریم بیشتر بچه می‌سازیم.
آن وقت‌ها را که می‌توانستی با ماشین به همه جا بروی یادت هست؟ آن وقت‌‌ها را که بدون ترس می‌توانستی به همه ‌جا پرواز کنی یادت هست؟ فروشگاه‌های زنجیره‌ای همبرگر و گوشت گاو واقعی و دکه‌های هات‌داگ فروشی را یادت هست؟ روزها را که نیویورک هنوز نیویورکِ نو نشده بود یادت هست؟ آن وقت‌ها را که رای‌گیری مهم بود یادت هست؟ ... آه زمانی همه چیزعالی بود.
Separator

خلاصه کتاب

داستان با بیدار شدن مردی به نام اسنومن در بالای یک درخت آغاز می‌شود. نوعی فاجعه‌ رخ داده است، که فعلاً مشخص نیست چه نوع فاجعه‌ای و چرا اتفاق افتاده.
به نظر می‌رسد اسنومن تنها بازماندۀ این رویداد باشد، به غیر از گروهی از بچه‌ها که او به عنوان بچه‌های کریک(کراکرها) از آن‌ها یاد می‌کند. آن‌ها برهنه راه می‌روند و به وضوح دارای ترکیب ژنتیکی منحصر به فردی هستند.
دنیای پسا آخرالزمانی نشان‌دهندۀ زمان حال رمان است و هر فصل کتاب بین تجربیات حال حاضر اسنومن و خاطرات او از زندگی قبل از آخرالزمان، زمانی که با نام جیمی شناخته می‌شد، در رفت و آمد است. 
در روایت زمان حال، اسنومن بر کراکرها نظارت می‌کند و نسبت به آن‌ها احساس مسئولیت دارد. داستان‌های خیالی دربارۀ افرادی به نام کریک و اوریکس وجود دارد که بچه‌ها آن‌ها را به عنوان نوعی خدا می‌شناسند.
بچه‌ها به خوبی با محیط پساآخرالزمانی سازگار شده‌اند، اما اسنومن در تلاش برای تامین غذا و آب برای خود است. او می‌داند موارد مورد نیاز در کجا پیدا می‌شود، اما به دلیل فاصلۀ زیاد و ترس از تنها گذاشتن بچه‌ها دودل است ولی سرانجام به این سفر پرخطر تن می‌دهد و به سمت پارادایس، جایی که زمانی در کنار کریک کار می‌کرد، راه می‌افتد.
با وجود تمام خطرات در بین راه او موفق می‌شود به پارادایس برسد. پس از جمع‌آوری لوازم ضروری به سمت بچه‌ها بازمی‌گردد.
در همین حین، خاطرات اسنومن از خود قبلی‌اش، جیمی هم روایت می‌شود. این روایت با دوران کودکی جیمی آغاز می‌شود.
والدین او در شرکتی کار می‌کردند که دربارۀ روش‌های رشد کم‌هزینه و مؤثر اندام‌های انسانی تحقیق می‌کرد. مادر جیمی به تدریج از کار شرکت، که باعث ایجاد تنش با شوهرش شده بود، متنفر شد. او دورۀ طولانی افسردگی را تحمل کرد و اندکی پس از اینکه شوهرش شغل جدیدی با موقعیت بالا پیدا کرد، رفت و جیمی را تنها گذاشت.
جیمی پس از ناپدید شدن مادرش بسیار رنج کشید. با این حال، او از طریق دوستی به نام کریک کمی تسکین یافت. آن‌ها وقت زیادی را با هم صرف تماشای ویدیوهای گرافیکی جنسی و خشونت در اینترنت می‌کردند. برخلاف جیمی، کریک استعداد زیادی در ریاضی و علوم داشت. او پس از فارغ التحصیلی شروع به رهبری پروژه‌های تحقیقاتی خود کرد.
جیمی پس از فارغ‌التحصیلی، شروع به کار در شرکتی به نام آنویو کرد. اگرچه کریک و جیمی با هم در ارتباط بودند و گاهی یکدیگر را ملاقات می‌کردند، ارتباطات آن‌ها با گذشت سال‌ها کاهش یافت.
جیمی در سال‌های بعد، پس از دریافت خبر فوت مادرش دچار افسردگی عمیقی شد که تنها زمانی پایان یافت که کریک در آپارتمانش حضور یافت و از جیمی خواست که با او کار کند. جیمی این کار را پذیرفت، که شامل اجرای یک کمپین تبلیغاتی برای یک قرص جدید به نام BlyssPluss بود که کریک آن را طراحی کرده بود تا میل جنسی کاربران را بهبود بخشد در حالی که همزمان (و مخفیانه) آن‌ها را عقیم می‌کرد. کریک بر یک پروژۀ فوق‌سری واقع در یک مرکز ویژه به نام پارادایس نظارت داشت که محل زندگی نسل جدیدی از انسان‌های مهندسی ژنتیکی یعنی کراکرها بود.
جیمی در پارادایس با زنی به نام اوریکس آشنا شد. کریک این زن را برای آموزش کراکرها و کمک به توزیع قرص‌های BlyssPluss در سراسر جهان استخدام کرده بود. جیمی، اوریکس را از یک ویدیوی پورنوگرافی که او و کریک در نوجوانی دیده بودند، شناخت. زمانی که کریک در کالج بود با اوریکس ملاقات کرده بود و او را برای کارهای جنسی استخدام کرده بود. اوریکس و کریک با هم در رابطه بودند. 
با این حال اوریکس جیمی را اغوا کرد و جیمی نگران بود که کریک متوجه شود این رابطه موازی بشود.
 یک شب، زمانی که کریک از مرکز دور بود، گزارش‌های خبری دربارۀ شیوع همزمان طاعون در سراسر جهان منتشر شد. اوریکس با جیمی تماس گرفت تا توضیح دهد که قرص‌های BlyssPluss حاوی یک بیماری همه‌گیر هستند و او ناخواسته در شیوع این بیماری شرکت کرده است. 
طاعون کریک به سرعت گسترش یافت و اکثریت مردم این سیاره را کشت.
در اولین ساعات شیوع، کریک با اوریکس به پارادایس بازگشت و گلوی او را جلوی جیمی برید. سپس جیمی به کریک شلیک کرد. 
برای چند هفتۀ اول پس از شیوع، جیمی به تنهایی در تأسیسات پارادیس ماند و به دنبال دلیل قتل اوریکس توسط کریک بود. در نهایت، او خود را به عنوان «اسنومن» به کراکرها معرفی کرد و آن‌ها را به خانۀ جدیدی در نزدیکی اقیانوس هدایت کرد، جایی که هنوز در زمان حال رمان زندگی می‌کنند.
رمان با سفر زمان حال اسنومن از پارادایس به کراکرها به پایان می‌رسد. وقتی او می‌رسد، کراکرها به او اطلاع می‌دهند که گروهی از افراد شبیه او را در منطقه دیده‌اند. اسنومن انسان‌های دیگر را ردیابی می‌کند و به این فکر می‌کند که آیا به عنوان دوست یا دشمن به آن‌ها نزدیک شود.
Separator

درباره نویسنده

مارگارت  اتوود
مارگارت اتوود
دیگر کتاب‌های نویسنده
مارگارت اتوود، نویسنده و فعال اجتماعی سرشناس کانادایی، در 18 نوامبر ۱۹۳۹ در اتاوا متولد شد. او با آثاری همچون "سرگذشت ندیمه" و "آدمکش کور" شهرتی جهانی یافته است. این نویسندۀ 84 سالۀ پرکار، نه تنها موفق به دریافت جایزۀ بوکر برای رمان "آدمکش کور" شده، بلکه جوایز بین‌المللی دیگری نیز به همراه درجات افتخاری از دانشگاه‌های معتبر جهان را در کارنامه خود ثبت کرده است.
اتوود که علاوه بر داستان‌نویسی، در عرصۀ شعر و نقد ادبی نیز فعالیت دارد، با تاسیس بنیاد نویسندگان کانادا، به حمایت از جامعۀ ادبی کشورش پرداخته است. 
مارگارت اتوود از کودکی به ادبیات علاقه‌مند بود و از شش سالگی شروع به نوشتن شعر و نمایش‌نامه کرد. او تحصیلات دانشگاهی خود را در رشتۀ ادبیات و فلسفه در دانشگاه تورنتو گذراند و در دوران دانشجویی نیز به فعالیت ادبی مشغول بود. استادانی چون جی مکفرسون و نورثروپ فرای بر او تأثیرگذار بودند.
Separator

سوالات متداول

اگر به دنبال یک رمان هستید که شما را به تفکر دربارۀ آیندۀ جهان، نقش تکنولوژی در زندگی و مسئولیت‌های اخلاقی ما وادارد، این کتاب انتخاب خوبی برای شما خواهد بود. همچنین علاقمندان به رمان‌های علمی تخیلی، نوجوانان و طرفداران محیط زیست نیز می‌توانند مخاطب این رمان باشند.
این رمان پساآخرالزمانی طی روایتی از یک داستان جذاب به موضوعات مهمی مانند آیندۀ بشریت، تکنولوژی، ‌محیط زیست و اخلاق می‌پردازد. «آخرین انسان» با نگاهی منتقدانه به آینده، تصویری از قدرت دوپهلوی انسان پیش‌روی شما می‌گذارد. این قدرت همان‌قدر که می‌تواند به بهبود زندگی کمک کند، می‌تواند باعث نابودی نیز بشود. و این امری است قابل تأمل و پراهمیت.
Separator

کتاب‌های مشابه

Separator

نظر کاربران

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.