جغد سیاه
معرفی خواندنی‌ترین کتاب‌ها

خاطرات یک آدمکش

کیم یونگ ها
7 دقیقه
خاطرات یک آدمکش
21
0
داستانی ترکیبی از عناصر تاریک و طنز
خاطرات یک آدمکش

معرفی کتاب

«خاطرات یک آدمکش» یا Diary of a Murderer رمانی است کوتاه و خوشخوان از کیم یونگ ها که مخاطب را به سفری هیجان‌انگیز و پر چالش به اعماق تاریک روان انسان می‌برد. کیم یونگ ها این کتاب را با روایتی جذاب و شخصیت‌پردازی قوی،  تبدیل به یکی از آثار برجسته و به یادماندنی ادبیات معاصر کره کرده است.
این اثر در سال 2013 منتشر گردید و نظر مخاطبان زیادی را در سرتاسر جهان به خود جلب کرد. «خاطرات یک آدمکش» همچنین موفق به دریافت جایزۀ Deutscher Krimi Preis شد.

جایزۀ کتاب خاطرات یک آدمکش

ماجرای «خاطرات یک آدمکش» چیست؟

این کتاب روایت مردی هفتاد ساله به نام کیم بیونگسو است که مدت‌هاست از کار قاتلی دست کشیده. این قاتل بازنشسته که در کمال تعجب به شعر و ادبیات علاقمند است، با دخترش اونهوی در یک روستا زندگی می‌کند. کیم اخیرا دچار آلزایمر شده و به سختی روزگار می‌گذراند؛ اما سعی می‌کند با نوشتن اتفاقات زندگی در دفترچه خاطراتش خود را سرپا نگه دارد. زمانی که یک قاتل رقیب در محلۀ او ظاهر می‌شود و دخترش در خطر قرار می‌گیرد، او تصمیم می‌گیرد از مهارت‌های قدیمی خود برای پایان دادن به تهدیدی که زمانی خودش آن را ایجاد کرده بود، استفاده کند. اما از زمان آخرین قتلش مدت‌هاست که گذشته و همچنین با وجود آلزایمر مطمئن نیست بتواند قاتل جدید را از صحنۀ روزگار محو کند.

خلاصه کتاب خاطرات یک آدمکش

«خاطرات یک آدمکش» در کدام گونه‌ی ادبی جای می‌گیرد؟

همانطور که از نام اثر پیداست این رمان در ژانر جنایی قرار داده می‌شود. به طور کلی این کتاب با به چالش کشیدن دیدگاه‌های متداول در رابطه با جنایت، خشونت و بیماری‌های روانی به گونه‌ای است که می‌توان آن را در دستۀ ادبیات روانشناسی جای داد.

با چه مضامینی در «خاطرات یک آدمکش» مواجه می‌شویم؟

این رمان، اثری پر عمق و تأثیرگذار، با روایتی پیچیده و شخصیت‌پردازی‌های چند بعدی، مضامین مختلفی را در خود جای داده است که برخی از مهم‌ترین آن‌ها عبارتند از:
هویت و حافظه: طرح شخصیت اصلی که مبتلا به آلزایمر است پرسش‌های مهمی را دربارۀ ماهیت هویت و نقش حافظه در شکل‌گیری آن بیان می‌کند. آیا هویت ما به خاطراتمان وابسته است؟ یا چیزی فراتر از آن؟ 
خیر و شر: داستان، مرز بین خیر و شر و ماهیت ذات انسان را مورد بررسی قرار می‌دهد. آیا انسان‌ها ذاتاً موجوداتی از جنس خیر هستند یا شر؟ یا این که عوامل محیطی و تجربیات زندگی بر رفتار آن‌ها تأثیر می‌گذارند؟
پشیمانی و رستگاری:  پرسش‌های مهمی دربارۀ امکان رستگاری و بخشش مطرح می‌شود. آیا یک فرد می‌تواند از گذشتۀ خود رها شود و زندگی جدیدی را آغاز کند؟
تنهایی و انزوا: این‌ها احساساتی هستند که اغلب، شخصیت‌های داستان درگیر آنند. این موضوع، اهمیت روابط انسانی و تأثیر آن بر سلامت روان را نشان می‌دهد.
مرگ و فناپذیری: بیماری آلزایمر و موضوع مرگ، به عنوان نمادی از فناپذیری انسان، در سراسر رمان حضور دارند. این نکته، پرسش‌های مهمی را درباره معنای زندگی و جایگاه انسان در جهان پیش روی مخاطب می‌گذارد.

بخشی از کتاب خاطرات یک آدمکش

تجربۀ خواندن «خاطرات یک آدمکش» و سبک آن چگونه است؟

داستان «خاطرات یک آدمکش»، با زبان اول شخص روایت می‌شود. روایتی جالب از یک قاتل زنجیره‌ای که به طور ناگهانی دچار فراموشی می‌شود و موقعیت‌های طنزآمیز و در عین حال هولناکی را به تصویر می‌کشد. قاتلی که به طرز تکان دهنده‌ای خونسرد به زندگی خود ادامه می‌دهد، جوری که انگار هرگز مرتکب هیچ گناهی نشده است. همین امر تاریک‌ترین قلمروهای وجود انسان را مورد بررسی قرار می‌دهد.
این کتاب ترکیبی از عناصر تاریک و طنز است. این ترکیب می‌تواند به خواننده این امکان را بدهد که به روشی متفاوت به موضوعاتی مانند مرگ، خشونت و تلخی‌های جامعه بنگرد. 
به نظر می‌رسد نویسنده با در خطر قرار دادن دختر مرد قاتل و ارائۀ نگاه‌هایی به گذشتۀ او، از جمله مورد سوءاستفاده قرار گرفتن توسط پدرش در کودکی، تقریباً طرفدار مرد پیر قاتل است؛ و شاید بتوان اینطور برداشت کرد که اثر ما را دعوت می‌کنند تا با قاتلان، خیلی عادی همدلی کنیم. از همین منظر رمانی کاملاً متفاوت و مبتکرانه پیش روی شماست.
نویسنده با سبک نگارش خاص و منحصر به فرد خود، که ترکیبی از طنز تلخ و روایتی سرد و خشک است، مخاطب را نه تنها در حین خواندن کتاب، بلکه تا مدت‌ها تحت تاثیر قرار می‌دهد.
همینطور اضطراب جاری در سرتاسر داستان و طنز کافکایی در این رمان پیچیده و هوشمندانه، شما را وسوسه می‌کند تا هر چیزی را که بیونگسو(شخصیت اول داستان) می‌گوید باور کنید، صرف نظر از گذشتۀ بی‌اعتبار او یا حافظۀ غیرقابل اعتمادش.

اقتباس از این کتاب

در سال 2017 فیلمی پرهیجان و پرتعلیق برگرفته از خاطرات یک آدمکش توسط کارگردان ژاپنی یو آیری ساخته شد.

طرفداران «خاطرات یک آدمکش» دیگر سراغ چه کتاب‌هایی بروند؟

کتاب چیزهای تیز، اثر گیلیان فلین
کتاب قتل در خانواده، اثر کارا هانتر
کتاب گزارش یک مرگ اثر گابریل گارسیا مارکز
کتاب مغازه خودکشی اثر ژان تولی

چه ترجمه‌هایی از این کتاب در فارسی در دسترس است؟

ترجمۀ خاطره کرد کریمی، نشر چشمه
ترجمۀ علیرضا برازنده نژاد، نشر هیرمند

مروری بر آنچه خواندیم

رمان کوتاه و پرفروش "خاطرات یک آدمکش" نوشته کیم یونگ‌ها، با روایتی جذاب از یک قاتل کهنه‌کار، مخاطب را به عمق تاریک روان انسان می‌برد و جایزۀ ادبی Deutscher Krimi Preis را نیز از آن خود کرده است.
این کتاب روایت قاتل بازنشسته ای است که اخیرا دخترش در چنگال یک قاتل جدید گرفتار شده و حالا او باید جان دخترش را نجات دهد.
«خاطرات یک آدمکش» داستانی جنایی و روانشناسانه است.
این رمان مضامینی مانند هویت و حافظه، خیر و شر، پشیمانی و رستگاری، تنهایی و انزوا و مرگ و فناپذیری را در خود گنجانده است.
رمان «خاطرات یک آدمکش» با ترکیب طنز تلخ و روایت سرد، مخاطب را به عمق تاریک روان یک قاتل می‌کشاند و با ایجاد شک و تردید در مورد واقعیت وقایع، تجربۀ خواندن را به یک ماجراجویی فکری تبدیل می‌کند.
در این رمان، نویسنده با استفاده از زبان طنزآمیز و روایتی غیرقابل اعتماد، مرز بین واقعیت و خیال را محو کرده و مخاطب را به دنیایی مبهم و پر از رمز و راز می‌برد.

Separator

یک جرعه از کتاب

شاید مرگ هم نوشیدنی سنگینی است که کمک می‌کند شب کسالت‌آوری را، که همان زندگی‌مان باشد، از یاد ببریم.
اگه کاری هست که دلت می‌خواد انجام بدی، دست‌دست نکن. فقط انجامش بده. کی از فردای خودش خبر داره؟
معلم پرسید «پس قبلِ این واقعاً سر کلاس شعر ننشسته‌ای؟» وقتی جواب دادم «مگه از اون کارهاست که باید واسه‌ش کلاس رفت؟» گفت «نه، اتفاقاً اگه معلم بدی داشته باشی، گند می‌زنه به شعرهات.» گفتم «جدی این‌جوریه؟ خیالم راحت شد.» پس باز لااقل یک چیزهایی در زندگی مانده که نمی‌شود از دیگران یادشان گرفت.
به تصویر اِم‌آرآی مغزم اشاره کرد و گفت «هیپوکامپ تحلیل رفته. بی‌ردخور آلزایمره. الآن نمی‌تونیم مطمئن شیم چه‌قدر پیش رفته. باید در طول زمان حواس‌مون به‌ش باشه.»
اون هی ساکت کناردستم نشسته و دهانش را سفت‌و‌محکم بسته بود.
دکتر گفت «خاطراتت کم‌کم محو می‌شن. اول از همه حافظه‌ی کوتاه‌مدت و خاطرات اخیرت می‌رن. می‌شه رَوندش رو کُند کرد، اما متوقف نمی‌شه. فعلاً داروهایی رو که تجویز می‌کنم مرتب مصرف کن، و همه‌چیز رو هم بنویس و همراهت داشته باش. به‌موقعش حتی نمی‌تونی خونه‌ی خودت رو پیدا کنی.»
احساس مشابهی نسبت به شعرهایی که خوانده نمی‌شوند و قتل‌هایی که کشف نمی‌شوند وجود دارد.
شکوفه‌های گیلاس امتداد جادۀ اصلی منتهی به زادگاهم زیبا بودند. بهار که می‌شد، مردم در صف‌های طولانی و سلانه‌سلانه در دالانی از شکوفه‌های درختان گیلاس پرسه می‌زدند. این‌ها را اولین‌بار وقتی تحت حکومت ژاپن بودیم کاشتند. گل‌ها که کامل می‌شکفتند به عمد مسیر دیگری انتخاب می‌کردم که جاده را دور می‌زد. می‌ترسیدم طولانی به این گل‌ها زل بزنم. آدم می‌تواند با یک تکه چوب سگ هاری را فراری دهد، ولی نمی‌شود با گل‌ها همچین کاری کرد. گل‌ها هم هارند. آن گذرگاه شکوفه‌های گیلاس مدام به‌اش فکر می‌کنم. چی بود که آن‌همه می‌ترساندم؟ آن‌ها که فقط گل بودند. من هیچ‌وقت دستگیر یا بازداشت نشده‌ام، ولی زندان همیشه فکرم را مشغول کرده. همیشه در خواب‌های پریشانم داشتم از راهرو زندانی می‌گذشتم که در واقعیت هرگز پایم را داخلش نگذاشته بودم. دنبال سلول محتومم می‌گردم و از پیدا کردنش سردرگم می‌شوم. گاهی هم‌ سلولی به‌ام می‌دهند که تویش جای سوزن انداختن نیست. وارد که می‌شوم، همه‌ی کسانی که کشته‌ام‌شان لبخند درخشانی بر لب دارند و به انتظارم نشسته‌اند. زندان‌هایی که در تلویزیون دیده‌ام یا توی رمان‌ها خوانده‌ام همیشه مثل جهان‌هایی آهنین به یادم می‌آیند. درهای آهنین سلولی که غژغژکنان باز می‌شود. میله‌هایی آهنین که دیوارهای برافراشته را تاک‌وار تزیین کرده‌اند. دست‌بندها و غل‌وزنجیر‌هایی که سفت دور مچ‌ها را گرفته‌اند. جرنگ‌جرنگ بشقاب‌ها و سینی‌های زندانیان. حتی فرم خاکستری‌شان هم من را یاد آهن می‌اندازد. هر کسی تصویر خودش را از رستگاری دارد. می‌تواند شبیه باغی انگلیسی باشد که خورشید بر چمن‌هایش می‌تابد، می‌تواند شبیه کلبۀ سنتی سویسی‌ای باشد که همۀ پنجره‌هایش پر است از گل. من که همیشه زندان تصورش کرده‌ام.
Separator

خلاصه کتاب

این اثر، داستان مرد مسنی است که در گذشته یک قاتل زنجیره‌ای بوده است. حالا پس از 25 سال از این کار دست کشیده و مبتلا به آلزایمر شده است. با سخت‌تر شدن زندگی به دلیل آلزایمر، او سعی می‌کند خاطرات خود (به خصوص قتل‌هایش) را در دفترچه‌ای یادداشت کند. او که مدت زیادی است دست از کشتن آدم‌ها کشیده خبردار می‌شود کسی در شهر پیدا شده که دختران را فریب می‌دهد و آن‌ها را به قتل می‌رساند. با توجه به فراموشی‌اش سعی می‌کند به یاد بیاورد که قتل‌های این زنان کار او بوده یا نه؟ اما با چک کردن دفترچۀ خاطراتش به این نتیجه می‌رسد که قاتل دیگری در قلمروی او پیدا شده و بدتر از آن اینکه دختر خود او را هم فریفته و با او قرار ازدواج گذاشته است. حالا او باید تمام سعی خود را به کار گیرد تا دخترش را از چنین خطر بزرگی نجات دهد.
Separator

درباره نویسنده

کیم یونگ ها متولد ۱۱ نوامبر ۱۹۶۸، نویسندۀ کره‌ای، زندگی پرفراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. از کودکی پرماجرا و از دست دادن حافظه تا تحصیل در رشته‌ای نامربوط و کشف استعداد نویسندگی، همه و همه بر شکل‌گیری شخصیت ادبی او تاثیرگذار بوده‌اند. تجربۀ کار در نیروی پلیس نیز به او کمک کرد تا رمان‌های جنایی موفقی خلق کند. علاوه بر نویسندگی، کیم یونگ ها در حوزه‌های مختلفی چون تدریس، رادیو و ترجمه فعال بود اما در نهایت تصمیم گرفت تمام تمرکز خود را بر روی نویسندگی بگذارد. رمان‌های او که بسیار محبوب هستند، بارها به فیلم تبدیل شده‌اند. از بهترین آثار وی می‌توان به «خاطرات یک آدمکش» و « من حق دارم که خود را نابود کنم» اشاره کرد.
Separator

سوالات متداول

کسانی که به رمان‌های جنایی و پرتعلیق علاقمندند. همینطور اگر به دنبال داستانی هستید که شما را به فکر وادارد و به شما کمک کند تا ابعاد تاریک‌تر وجود انسان را بهتر درک کنید، این کتاب برای شما مناسب است.
به دلیل اینکه این اثر ادبی برجسته، با ساختار داستانی هوشمندانه، شخصیت‌پردازی پیچیده و چندبعدی و روایت منحصر به فرد و گیرا، به کاوش در مفاهیم عمیق زندگی و روح آدمی می‌پردازد؛ و شما را به تفکر وامی‌دارد.
Separator

کتاب‌های مشابه

Separator

نظر کاربران

نظر خود را با ما به اشتراک بگذارید.