«فرندز، دوستان و عاشقان» یکی از مهمترین زندگینامههای خودنوشتهی چهرههای معروف در سال ۲۰۲۲ نوشتهی متیو پری یا آنطور که بیشتر به گوش مردم آشناست «چندلر بینگ» است. او در این کتاب از ماجراهای پشت صحنهی سریال محبوب «فرندز» میگوید و مسئلهی جدی و کشدار اعتیادش.
اگر به زندگینامههای خودنوشته علاقه دارید کتاب زوال بشری را هم بخوانید.
هر کاری میخواهی باهام بکن، فقط عوضش معروفم کن
هنوز مدت زیادی از انتخاب شدن برای نقش «چندلر بینگ» در سریال تاریخساز «فرندز» نگذشته بود که متیو پری در دل آرزو کرد «خدایا، هر کاری میخواهی باهام بکن، فقط خواهش میکنم که در عوض معروفم کن.» پری از این میگوید که آرزویش بهسرعت برآورده شد و به آن میزان معروفیت و موفقیتی که میخواست رسید (سریال در روزهای اوجش به ازای هر قسمت یک میلیون دلار دستمزد نصیب بازیگرانش میکرد) اما عمدهی تمرکز او در این کتاب بر دورهی طولانی و نفسگیر اعتیادش به انواع مخدرهاست که بیش از نیمی از عمر را به دستوپنجه نرم کردن با آن گذرانده است. متیو پری بیش از شصت و پنج بار در مراکز بازپروری بستری و بیش از نه میلیون دلار برای ترک اعتیاد هزینه کرده است. او بر اثر اعتیاد شدیدش در سی سالگی دچار التهاب لوزالمعده شد و در چهل و نه سالگی بخشی از رودهی بزرگش ترکید. کتاب نیز درست از همین حادثه شروع میشود: از آنجایی که مشاور متیو در مرکز بازپروری خیال میکرد که او تمارض میکند تا به داروهای مخدر در بیمارستانی دسترسی پیدا کند، اجازه نداد که او خود را بهموقع به دکتر برساند و همین ممانعت موجب ترکیدن روده و نیاز به جراحی هفتساعته با دو درصد احتمال جان سالم به در بردن شد. او مدتی پس از عمل در اغما بود، جای زخمهای بزرگی بر روی بدنش باقی ماند و تا نه ماه بعدتر مجبور بود کیسهی کولوستومی را با خود حمل کند که چند بار هم پاره شد و زندگیاش را به کثافت کشاند. راستش دست آخر ترس از استفادهی دائمی از کیسهی کلوستومی بود که باعث شد اعتیادش را کنار بگذارد.
شخصیت آسیبپذیر، انزجار از خود، تقلا برای کسب اعتبار
پری علاوهبر میل بیاندازهاش به مشهور شدن، در «فرندز، دوستان و عاشقان» صادقانه از آسیبپذیر بودن شخصیتش، انزجارش از خود و تقلاهایش برای کسب اعتبار میگوید. او بیشتر سالهای کودکیاش را در کانادا گذرانده و مادرش (ملکهی زیبایی در جوانی و بعدها خبرنگار و رابط مطبوعاتی دفتر نخستوزیری) و پدرش (خواننده، بازیگر و مدل) پیش از یک سالگی او از یکدیگر جدا شدند و همین او را از همان ابتدای زندگی دچار اضطراب رهایی و جدایی کرد. پری در پانزده سالگی همراه پدرش به لسآنجلس نقل مکان کرد و آنجا به تنیس و بازیگری علاقهمند شد.
مغزم داره سعی میکنه بکشدم، خودم میفهمم
پری با اینکه از انتخاب شدن برای بازی در سریال «فرندز» در پوست خود نمیگنجید («قرار بود آنقدر معروف شم که همهی دردها و رنجهای سالیان قبل مثل برف زیر پرتو آفتاب آب شه و از بین بره») اما شخصیتی بهذات متمایل به اعتیاد داشت. او از هجده سالگی سنگین مینوشید و وقتی بر اثر یک جراحت مجبور به مصرف مُسکن شد، پس از بهبود، مصرفش را در عرض هجده ماه به پنجاه و پنج قرص در روز رساند. او به دوستان و خانواده و پزشکان دروغ میگفت و خیابان را برای پیدا کردن ساقی متر میکرد. کمی جلوتر کتاب شبیه راهنمای مراکز بازپروری میشود آنقدر که پری از مرکزی به مرکز دیگر میرود و ناموفق بیرون میآید. وحشت او از آنچه به سرش میآمد ملموس است: «مغزم داره سعی میکنه بکشدم، خودم میفهمم.»
متیو پری در کتابش از این مینویسد که تغییرات ظاهرش در سریال «فرندز» کاملاً وابسته به نوع و شدت اعتیادش بود: «وقتی اضافهوزن داشتم، بهخاطر الکل بود. وقتی زیادی لاغر بودم بهخاطر قرصها بود. وقتی ریشبزی میذاشتم دیگه داشتم زیر کوه قرصها مدفون میشدم.»
تصویری که پری از خودش در «فرندز، دوستان و عاشقان» نشان میدهد همیشه دوستداشتنی و همدلیبرانگیز نیست ولی شاید همین ویژگی است که باعث میشود صادقانهتر به چشم بیاید. حالا بزرگترین ترس او در پنجاه و سه سالگی این است که وسوسهی مصرف هروئین دوباره او را از پا دربیاورد اما با همهی وجود تلاش میکند پاک بماند و دلش میخواهد سرانجام خانواده تشکیل دهد و باقی عمرش را به فیلمنامهنویسی بگذراند.
طرفداران «فرندز، دوستان و عاشقان» دیگر سراغ چه کتابهایی بروند؟
• «نوری که در خود داریم: پیروزی بر ناپایداری»، نوشتهی میشل اوباما، بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه، ترجمهی هانیه علیایی.
• «زمان اشتباه مکان اشتباه»، نوشتهی گیلیان مکآلیستر، نشر کولهپشتی، ترجمهی فرانک سالاری. (نشر نون هم این کتاب را با ترجمهی روناک احمدی آهنگر و نشر آموت با عنوان «ناگاه، ناکجا» و ترجمهی محدثه احمدی منتشر کردهاند.)
• «درسهایی از شیمی»، نوشتهی بانی گارموس، نشر چترنگ، ترجمهی هاله افشاری.
• «در جستجوی خویشتن»، نوشتهی وایولا دیویس، نشر پردیس آباریس، ترجمهی شهلا واحد.
• «کفشهای دیگری»، نوشتهی جوجو مویز، نشر آموت، ترجمهی مریم مفتاحی. (نشر میلکان هم این کتاب را با عنوان «کفشهایش» و ترجمهی کیمیا فضایی منتشر کرده است.)
• «خوشحالم مادرم مرد»، نوشتهی جنت مک کوردی، نشر اندیشهی مولانا، ترجمهی الهه علوی.
مروری بر آنچه خواندیم
• متیو پری بازیگر، کمدین و تهیهکنندهی کاناداییآمریکایی متولد ۱۹۶۹ است. او عمدهی شهرتش را مدیون سریال «فرندز» است که در سالهای ۱۹۹۴ تا ۲۰۰۴ از شبکهی انبیسی آمریکا پخش میشد.
• او بهتدریج در سریالهای تلویزیونی نقشهایی جزئی و مهمان گرفت و بهسبب آشناییهایی که در همکاری با همین سریالها پیدا کرده بود توانست در آزمون بازیگری «فرندز» که ابتدا نامش «شش از یک» بود شرکت کند. او با بیست و چهار سال سن جوانترین عضو گروه بازیگری سریال بود.
• «فرندز، دوستان و عاشقان» یکی از مهمترین زندگینامههای خودنوشتهی چهرههای معروف در سال ۲۰۲۲ نوشتهی متیو پری یا آنطور که بیشتر به گوش مردم آشناست «چندلر بینگ» است. او در این کتاب از ماجراهای پشت صحنهی سریال محبوب «فرندز» میگوید و مسئلهی جدی و کشدار اعتیادش.
• عمدهی تمرکز او بر دورهی طولانی و نفسگیر اعتیادش به انواع مخدرهاست که بیش از نیمی از عمر را به دستوپنجه نرم کردن با آن گذرانده است. متیو پری بیش از شصت و پنج بار در مراکز بازپروری بستری و بیش از نه میلیون دلار برای ترک اعتیاد هزینه کرده است. او بر اثر اعتیاد شدیدش در سی سالگی دچار التهاب لوزالمعده شد و در چهل و نه سالگی بخشی از رودهی بزرگش ترکید.
• پری مدتی پس از عمل در اغما بود، جای زخمهای بزرگی بر روی بدنش باقی ماند و تا نه ماه بعدتر مجبور بود کیسهی کولوستومی را با خودش حمل کند که چند بار هم پاره شد و زندگیاش را به کثافت کشاند. دست آخر ترس از استفادهی دائمی از کیسهی کلوستومی بود که باعث شد اعتیادش را کنار بگذارد.
• پری علاوهبر میل بیاندازهاش به مشهور شدن، در «فرندز، دوستان و عاشقان» صادقانه از آسیبپذیر بودن شخصیتش، انزجارش از خود و تقلاهایش برای کسب اعتبار میگوید.
• متیو پری در کتابش از این مینویسد که تغییرات ظاهرش در سریال «فرندز» کاملاً وابسته به نوع و شدت اعتیادش بود: «وقتی اضافهوزن داشتم، بهخاطر الکل بود. وقتی زیادی لاغر بودم بهخاطر قرصها بود. وقتی ریشبزی میذاشتم دیگه داشتم زیر کوه قرصها مدفون میشدم.»
یک جرعه از کتاب
درباره نویسنده
او تا پانزده سالگی همراه مادرش در اتاوا زندگی کرد و وقتی با پدرش به لسآنجلس مهاجرت کرد همزمان با تحصیل در مقطع دبیرستان در کلاسهای آموزش بازیگری و کمدی بداهه شرکت کرد. او بهتدریج در سریالهای تلویزیونی نقشهایی جزئی و مهمان گرفت و بهسبب آشناییهایی که در همکاری با همین سریالها پیدا کرده بود توانست در آزمون بازیگری «فرندز» که ابتدا نامش «شش از یک» (Six of One) بود شرکت کند. او با بیست و چهار سال سن جوانترین عضو گروه بازیگری سریال بود.
سوالات متداول
• نشر مون، ترجمهی مرجان حمیدی.